دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

راست می گفتی....


آشفتگی می دانی چیست؟!
می دانی دلپریشی چه معنی می دهد؟!
می فهمی پریشانی چه حالی دارد؟!
.
.
.
عزیزم...آشفته ام، دلپریشم، پریشانم...می فهمی؟!
و تو نیستی....
می دانی از دلتنگی مریض می شوم؟!
یادت نیست؟!

حالا من هم یه چیزی گفتم...باشد، درست است....من گفتم برو....
ولی بی معرفت، تو چرا رفتی؟!
مگر نمی دانی آشفتگی یعنی چه؟!
مگر خبر نداشتی از برهم خوردن آرامشم؟
تو که از تمام بی خوابی های شبانه ام هم باخبر بودی...تو که می دانستی تب دارم، دلپریشم...

پس چه شد؟!.
زیر قولت زدی عزیزکم....
راست می گفتی....آدم بزرگ ها همه همینجورند....



#---#
Foto: ‎آشفتگی می دانی چیست؟!
می دانی دلپریشی چه معنی می دهد؟!
می فهمی پریشانی چه حالی دارد؟!
.
.
.
عزیزم...آشفته ام، دلپریشم، پریشانم...می فهمی؟!
و تو هستی و نیستی....
می دانی از دلتنگی مریض می شوم؟!
یادت نیست؟!
اولین بار که رفتی سفر و من تب کردم...
حالا من هم یه چیزی گفتم...باشد، درست است....من گفتم برو....
ولی بی معرفت، تو چرا رفتی؟!
مگر نمی دانی آشفتگی یعنی چه؟!
مگر خبر نداشتی از برهم خوردن آرامشم؟
تو که از تمام بی خوابی های شبانه ام هم باخبر بودی...تو که می دانستی تب دارم، دلپریشم...
قول دادی بمانی...بمانی و آرام کنی همه چیز را....
پس چه شد؟!
.
.
.
زیر قولت زدی عزیزکم....
راست می گفتی....آدم بزرگ ها همه همینجورند....
چقدر بزرگ شده ای گلم....


#---#‎

...دوری عزیزکم....


دوری عزیزکم...دوری...انکار نکن دور بودنت را...حتی اگر در آغوشم باشی باز دوری...
هنوز یادم نرفته آن روزهایی که فرسنگ ها فاصله داشتی و آن سوی دنیا بودی ولی نزدیک بودنت را حس می کردم....
این روزها همین جایی...در همین حوالی....ولی چه فایده....دوری عزیزکم.

Foto: ‎عادت کرده ام...عادت کرده ام که عادت کنم...
عادت کرده ام به یک جای خالی...
تو بودی و عادت کردم به بودنت...رفتی...تنهاییم را پیشی کوچکی که خیانت بلد نبود پر کرد...به بودنش عادت کردم...
حالا او هم می رود...
باید یاد بگیرم به نبودن و رفتن بیشتر عادت کنم تا بودن و ماندن...
دنیا اینگونه است گویا...


#---#‎

یادم نمی رود .


چه آرام...آمدی...چند صباحی بودی....رفتی....
و حالا انگار که هیچ وقت نیامده بودی اصلاً....
می بینی چه عجیب صرف می شوند این افعال لعنتی؟!
یادم نمی رود .
 بی رحمانه رفتی..
من مانده ام با یک عالمه نبودن های تو...

روزی خواهم رفت


[مــــــــــن]
روزی خواهم رفت
و دیگر هرگز باز نخواهم گشت،
روزی خواهم خفت
و دیگر هرگز بر نخواهم خواست ،
روزی چشمــــــانم
برای همیشه بسته خواهند شد،
روزی مى آید
که دیگر وجود نخواهم داشت،
روزی همه مرا فراموش خواهند کرد،روزی
شــــــــایـد
دلــــى برایم تنگ شود.،
هیچکس نمیداند آن روز کِى خواهد آمد;شاید سال ها بعد ، شاید هم یک سال،یک ماه ، یک هفته ،
اصلا شاید فردا
و یا شاید هم امروز ..
[ مــــرا ببخـــــش ]
اگر حتی [ لحظه ای ] از زندگیت را به کامت تلخ کردم ..

به همیـن سادگی



یک شکسـت عاطفـی سـاده ؛


دوستـش داشتـم , دوستـم داشت


دوستـش دارم ,


مانـــــده ام , رفتـــــه


... هستـــــم , ولــــی او نیـــست


به همیـن سادگی

به همیـن سادگی ...
Foto: ‎خیالـت راحـت باشـد , چیــزی نشـده


یک شکسـت عاطفـی سـاده ؛


دوستـش داشتـم , دوستـم داشت


دوستـش دارم , دیگـر دوستــم نـدارد


مانـــــده ام , رفتـــــه


... هستـــــم , ولــــی او نیـــست


به همیـن سادگی ...‎

دلتنگی

گلوی آدمی را باید گاهی بتراشند تا برای دلتنگی های تازه
جا باز شود!!!
دلتنگیهایی که جایشان نه در دل...که در گلوی آدم است!!
دلتنگی هاییکه میتوانند آدم را خفه کنند!
Foto: ‎آرزویم این است
تو به باور برسی
که درین کنج هیاهوی زمان
یک نفر میخواهد
تو سلامت باشی ...... و بخندی همه عمر
F.S‎

دلم هوایت را کرده


بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده

اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم

باور نمیکنم اینک بی توام

کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی

تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ، تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم

در حسرت چشمهایت هستم ،چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده

. عمیق ترین درد


عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند، و تو از او رسم محبت بیاموزی . عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه گذاشتن سدی در برابر رودیست که از چشمانت جاریست. عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه پنهان کردن قلبی ست که به اسفناک ترین حالت شکسته شده .