دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

دلواپسِ تو|َم ...


عشق دمآدم است جانِ دل|َم نبینم لشگر چشم هات را شکست خورده نلرزد دل|َت به آشوبِ زمان ... من, زیر این ملافه ی سفید هم با تو|َم دلواپسِ تو|َم ...

خدا قوت...


‫دستش را بگیر
با عشق نوازشش کن
دعوتش کن به یک رقص
بگذار با قدم‌هایی‌ که به سویِ تو می‌‌آید
از خودش دور شود
شاید نمی‌‌دانی‌
آغوش یک مرد
گاهی‌
دنیایِ زنی‌ را خراب می‌‌کند
گاهی‌ ، آباد
دستش را بگیر
نوازشش کن
دعوتش کن به یک رقص
حواست باشد
دنیای یک زن هیچ وقت خبرت نمی‌‌کن


(به مردی که زبانِ سکوت زن را بفهمد ، باید گفت خدا قوت

حیـــف..


حیـــف که ما تو گلـــه ی گــُـرگــا ,,هنــــوز مــــــرام سگیمـــونو داریم...!

حواست باشد...



رسیدن هم...............
مثل نرسیدن سخت است

رسیدن آداب دارد !
وقتی رسیدی باید بمانـی،

باید بسازی ..
باید مدام یادت باشد که چه قدر زجر کشیدی تا رسیدی

که آرزویت بوده برسی !
وقتی رسیدی باید حواست باشد

تمام نشوی ..!!!!!!

بهشت ،


بهشت ،
نه مکانی بعد ِ مرگـــ !

زمانی ست به وسعت ِ زندگی...

که تنم محصور ِ

بازوان ِ توست !

شکستن

 تو را مثل #قانون کسی رعایت نمی کند چرا #غمگینی #دلم ؟ تو را برای #شکستن سرشته اند