دلم...!!! . لک زده...!!! . برای یک...!!! . عاشقانه ی ارام...!!! . که مرا بنشانی..!!! . بر روی پاهایت...!!! . بگذاری...!!! . گله کنم...!!! . از همه...!!! . این کابوسهایی...!!! . که چشم ترا...!!! . دور دیده اند...!!! . دلتنگی را...!!! . بهانه کنم...!!! . سرم را...!!! . پنهان کنم...!!! . در گودی گلویت...!!! . تمام ریه ام را...!!! . پر کنم...!!! . از عطر مردانه ات...!!!
ارام باش، حالا آرام باش سید علی صالحی
حوصله کن،
آب های زودگذر،
هیچ فصلی را نخواهند دید
از ریگ های ته جویبار شنیده ام
مهم نیست که مرا
از ملاقات ماه و گفت و گوی باران
بازداشته اند.
من برای رسیدن به آرامش
تنها به تکرار اسم تو
بسنده خواهم کرد...
همه چیز درست خواهد شد...
همه چیز درست خواهد شد...
.............
که بعد ِ رفتنم جانا هزار افسوس خواهی خورد فلانی یار ِ خوبی بود و من ،قدرش ندانستم
ﭘـﻳـﺷـﺁﻧـ ﻰ اَﻡ چَــﺳـﺑـﻳـدَטּ ﺑـﮧ ﺳﻳـﻧـﮧ اَﺕ ﺭﺁ ﻣـ ﻰﺧــﻭﺁهَـــﺩ ...
ﻣــﻭﻫـــﺁﻳـَــﻡ ﺑـﻭﺋـﻳـدَﻧـَـــت ...
وَ چـﺷﻣـهـﺁﻳـَم ﺧـﻳـﺱ ﮐــﺭدَטּِ ﭘــﻳـﺭﺁهَــטּِ ﻣـَﺭﺩﺁﻧــﮧ اَﺕ ...
عَـﺟـَﺏ ﺑـُـﻏـﺽِ ﭘـُـﺭ ﺗـَـﻭﻗـُـﻋـ ﻰ ﺩﺁﺭﻡ ﻣـَـــטּ ...
دل استــ دیـگر..
گـاهـے هوآیتـــ رآ مـےکنــد..
نمــےدانـد یادتـــ تنـها هـواییش مـےکنـد
دل استــ دیگــر
گـاهـے مـےگیـرد
گاهـے فقط تــو را بهـانـــہ مـےکند
یکــ دنیــا هـم کــہ بیـاینـد بـاز هـم رضایتـــ نمـےدهـد
تنـهـآ دلـش مـےخواهـد تـو بــاشـے
بـا تـو بـخنــدد بـا تـو گــریــه کنـد
بــرایتـــ کـودکــ شـود
پـا بکـوبـد و از خواستـــہ هـآیش بـرایتــ بگـویــد
هر چی که بشه هر جا که باشی
حتی اگه ازم نگی. ننویسی
صدام نکنی
نگام نکنی
حتی اگه بری
حتی اگه نباشی
حتی اگه نباشم
دوست دارم...
اگر در زندگی ات شعری برایت سروده نشد
دستی به سویت دراز نشد
چشمی تر نشد
لبخندی خلق نشد
ضربان قلبی تند نشد
دست از زنده بودن بردار
به قبر سلام کن !! ...
چقدر بوی تو را دارد
این دلتنگی هایی که
برای من به یادگار گذاشته ای!!!
خوابم یا بیدارم
تو با منی با من
همراه و همسایه
نزدیکتر از پیرهن
باور کنم یا نه
هرم نفساتو ،
ایثار تنسوز نجیب دستاتو
خوابم یا بیدارم
لمس تنت خواب نیست
این روشنی از توست
بگو که از آفتاب نیست
بگو که بیدارم ،
بگو که رویا نیست
بگو که بعد از این ، جدایی با ما نیست
اگه این فقط یه خوابه
تا ابد بذار بخوابم
بذار آفتاب شب و تو خواب
از تو چشم تو بتابم
بذار اون پرنده باشم
که با تنزخمی اسیره
عاشق مرگه که شاید
توی دست تو بمیره
خوابم یا بیدارم ، ای اومده از خواب
آغوشتو واکن ، قلب منو دریاب
برای خواب من ، ای بهترین تعبیر
با من مدارا کن ای عشق دامنگیر
من بی تو اندوه سرد زمستونم
پرنده یی زخمی ، اسیر بارونم
ای مثل من عاشق
همتای من محبوب
بمون بمون با من
ای بهترین ، ای خوب
بفهمد کـــہ دلت برای چیزهاے کوچکش تنگــ شده استــ بفهمد کـــہ دِلتــ براے قَدمــ زدن زیرِ باران... همیشه باید کسی باشد همیشه.
هَـمیشه بـآید کسـی باشد
تا بُغضهایتــ را قبل از لرزیدن چـآنهات بفهمد
بـآید کسی باشد
کـــہ وقتی صدایَتــ لرزید بفهمد
کـــہ اگر سکوتـــ کردے، بفهمد...
کسی بـآشد
کـــہ اگر بهانهگیـر شدے بفهمد
کسی بـآشد
کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردے برای رفتـن و نبودن
بفهمد به توجّهش احتیآج داری
کـــہ زندگی درد دارد
براے یک آغوشِ گَرمــ تنگ شده است
یکــ صًفحهــ..... دو صَفــحهـــــ...... سهــ صَحفـــحهـــ...... پســ تو کجــآییـــ...؟ کجــــــای ِ دلــــــ ِ آشوبــَمـــ...؟ اگـــَر نیستــیــ.... پَســ چــرا پــلکـــ ِ دلــــــَمــ خیســ استـــ...؟ همچـنــآنـــــ وَرَقــــ میزنــَمــ ای کاشـــ........ تــ ــو ......... پیشم بودی ....... آه ......
دلم لک زده .. !!
برای یک عاشقانه ی آرام .. !!
که مرا بنشانی بر روی پاهایت .. !!
بگذاری گله کنم ،،
از همه این کابوسهایی ،،
که چشم ترا دور دیده اند .. !!
دلتنگی را بهانه کنم ،،
سرم را پنهان کنم ،،
در گودی گلویت .. !!
تمام ریه ام را پر کنم ،،
از عطر خوش احساست .... !!