دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

خوابم یا بیدارم

خوابم یا بیدارم
تو با منی با من
همراه و همسایه
نزدیکتر از پیرهن

باور کنم یا نه
هرم نفساتو ،
ایثار تنسوز نجیب دستاتو
خوابم یا بیدارم
لمس تنت خواب نیست
این روشنی از توست
بگو که از آفتاب نیست
بگو که بیدارم ،
بگو که رویا نیست
بگو که بعد از این ، جدایی با ما نیست
اگه این فقط یه خوابه
تا ابد بذار بخوابم
بذار آفتاب شب و تو خواب
از تو چشم تو بتابم
بذار اون پرنده باشم
که با تنزخمی اسیره
عاشق مرگه که شاید
توی دست تو بمیره

خوابم یا بیدارم ، ای اومده از خواب
آغوشتو واکن ، قلب منو دریاب
برای خواب من ، ای بهترین تعبیر
با من مدارا کن ای عشق دامنگیر
من بی تو اندوه سرد زمستونم
پرنده یی زخمی ، اسیر بارونم
ای مثل من عاشق
همتای من محبوب
بمون بمون با من
ای بهترین ، ای خوب

نظرات 2 + ارسال نظر
.omid 1391/02/11 ساعت 14:19 http://omid-am.blogfa.com

هر روز تکراریست

صبح هم ماجرای ساده ایست

گنجشکها بی خودی شلوغش می کنند

رد پاهایم را پاک می کنم

به کسی نگویید

من روزی در این دنیا بودم.

خدایا

می شود استعـــــفا دهم؟!

.omid 1391/02/12 ساعت 00:15 http://omid-am.blogfa.com

کُل ِدُنیا را هَم کـِہ داشتِـہ باشــے ...

باز هَم دِلَت میخواهَد...

بَعضــے وَقتها .. فَقَط بَعضــے وَقتها ...

بَراے یـِک لَحظِـہ هَم کِـہ شُده ...

هَمِـہے ِدُنیاے ِیــِک نَفَر باشــے

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد