دلتنگی های میترا در آلمان
دلم گرفته است
دلتنگی های میترا در آلمان
دلم گرفته است
میروم ببینم
میروم ببینم نمایش عشق دریا و عشوه ساحل را چه شبیه است ماجرای این کشش و کوشش به همه عاشقانه ها آشناست داستانِ دریا؛ که بی تاب میدود اما دل ساحل دستش را نمیگیرد.
چه کنم؟؟؟
در نگاه در یاد در خواب و خاطره تصویر توست که تکثیر میشود با هر نفس در هر ثانیه با این همه "تو" چه کنم؟؟؟
حباب
دل چو حبابی که بلرزد به هوای دیدنت نیست میشود آنی بی هوای بودنت
دل کندن
دل کندن اگر که کار آسانی بود، فرهاد به جای بیستون، دل میکند.
عاقبت
عاقبت نمک گیر میشوی با دلشوره هایی که در من موج میزند وقتی تاخیر میکنی در آمدن هایت.
"تو"
تمام خط ها و نقطه سر خط هام پرِ از واژه "تو"ست در نگاره هایم از "من" هم چیزی جز "تو" نیست.
همیشه
میخوانمت فصل به فصل خط به خط نکته به نکته تازگی داری برایم همیشه حتی در بازخوانی.
گم..
دلم تنگ میشود برایت میخواهم گم کنم دلتنگیم را... خودم را به آن راه میزنم! اما... خودم گم میشوم! در کوچه پس کوچه های خیالی مثل هزار توو میمانند؛ تا نیایی... نه من پیدا میشوم؛ نه دلتنگیم گم!
بگذار تا ابد بخوابم !
هر شب در رؤیای من قدم می نهی ! بیدار که می شوم ... چشم من از تو خالیست ! و نگاهم ... درد می گیرد ازین بیداری تنها ... اگر در رؤیای من می پائی بگذار تا ابد بخوابم !
امانتدار
پیش توست وقتی هستی ، نگاهم وقتی نیستی ، حواسم وقت و بی وقت ، دلم امانتدار خوبی باش!
نمیچرخد
تک تک خاطراتت را ریسه میکنم به دور چرخ دنده زندگیم ! نمیچرخد روزگارم بی یاد تو...
بنفشه ها
بنفشه ها ... اگر می دانستند من از عطر چشمانت پلک پلک بهار می چینم هر گز سر از خاک بیرون نمی کردند تا با غرور تمام سال را از آنِ خود بدانند "پرویز صادقی"
مست
مست میشوم
وقتی عطر نفسهایت را
دربوی بهارنارنج نیمه شکفته
در طراوت باران بهار
و در هوای تازه و خنک
زیر گنبد کبود اسمان شب
پیدا میکنم.
یاد یار مهربان
"میبرد مرا به هر کجا که میل اوست"
دیوانه
عشقت را پیله کن به دورم
که در پیله آغوشت به پروانگی رسیده ام پروانه ای میشوم که شوق پرواز دارم و دیوانه ماندنم این پیله-گی...پروانه-گی...دیوانه-گی را دوست میــــــــــــــــدارم
لبخند تو
گلخنده ات ، زیباترین شکوفه ها ست... به بهار بگو بیش از این تلاش نکند، تو بخندی ، دنیایم گلباران میشود