دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

خداحافظ برای تو چه اسان بود

خداحافظ برای تو چه اسان بود

ولی قلب من از این واژه لرزان بود

خداحافظ برای تو فقط رفتن

برای من ولی این رفتن جان بود

خداحافظ برای تو شگون داشت

برای من غم 100 آسمون داشت

برای من که محتاج تو بودم

شکستو ماتمو دردو جنون داشت

تو وقتی پرزدی دل باتو پر پر زد

فقط غمبود که اومد حلقه بر در زد

سلام تو سلامی اشنا بود

سلام تو پر از لطفو صفا بود

برای من کلامی زندگی ساز سلام تو پیامی از خدا بود

سلام تو طلوع پاک شبنم

غروب ظلمت و تاریکیو غم

سلام تو نوید زنده بودن

سلام تو امید بودن من

تو وقتی پرزدی دل باتو پر پر زد

فقط غمبود که اومد حلقه بر در زد

تو وقتی پرزدی دل باتو پر پر زد

فقط غمبود که اومد حلقه بر در زد

به سرنوشت بیندیش که چگونه تصویر گر جدایی هاست

برمن خرده مگیرچراکه جبر زمانه از آغاز هر زمانه از آغاز هر سلامی بدرود میرسد

خدا حافظ

خدا حافظ

پیام من

کلام من

خدا حافظ تو ای تنها سلام من

خداحافظ طلوع من غروب من

خداحافظ تو ای محبوب خوب من

نظرات 1 + ارسال نظر
احمد-ا 1393/05/12 ساعت 07:15

خدا حافظ را به معنای دیگر خوان
نگهدار و محافظ تو خدا باد
خدا حافظ نه که رفتن باشد
خدا حافظ یعنی نگهدار تو خدا است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد