دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

به مو گفتی صبوری کن صبوری

ه سر شوق سر کوی تو دیرم
به دل، مهر مه روی تو دیرم
بت من، کعبه من، قبله من
تویی هر سو نظر سوی تو دیرم

کسی که ره به بیدادم بر نی
خبر بر سرو آزادم بر نی
تمام خوبرویان جمع گردند
کسی که یادت از یادم بر نی

نمی دونم دلم دیوونه ی کیست
کجا می گردد و در خونه ی کیست
نمیدونم دل دیوونه ی مو
اسیر نرگس مستونه ی کیست

دلم بی وصل ته شادی مبیناد 
به غیر از محـنت آزادی مبیـناد 
خـــراب آباد دل بـی مقــدم تو 
الهـــی هــرگـز آبادی مبـیــنـاد

سه پنج روزه که بوی گل نیومد
صدای چه چه بلبل نیومد
روید از باغبان گل بپرسید 
چرا بلبل به سیر گل نیومد

گلی که خم بدادم پیچ و تابش 
به اب دید گونم دادم ابش
به درگاه الهی کی روابی
گل از مو دیگری گیره گلابش 

ز گلبن چید گلچینی گلی را 
شنید از پی صدای بلبلی را
تو خوشبختی گلی چیدی و رفتی
ندانستی که آزردی دلی را


بی تو گلشن چو زندونه به چشمم / گلستون آذرستونه به چشمم 
بی تو آرام و عمر زندگانی / همه خواب پریشونه به چشمم

غم عشقت بیابون پرورم کرد
هوای بخت بی بال و پرم کرد
به مو گفتی صبوری کن صبوری
صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد