دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

نمی دونم یه کاریش کن؛ نزار اینجا جهنم شه

Foto: ‎کشیده های آبدار ِ باران روی صورتت

تو / یک جهـــــــــــــــــــــــــــان ِ کارگری بی نگران ِ آینده ی نداشته اش

تا صبح ، وسوسه ی لی لی میکنی ... بازوان ِ مرا...

آغوشت را باز کن / دهان ِ چتر ها را ببند

صدای باران ، شنیدنی ترین گوشواره ایست

که از ناودانی ها به ارث برده ای‎
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد