دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

به عاقلان بگویید


عقابی دلمرده را شبیه ام
که نه در اوج بال می‌‌زند
نه بر شکاری فرود می‌‌آید

و عاقلان گفتند
فرقی‌ نیست
عاشق همواره اسیر است
چه بر قلّه چون عقابی رها، مستِ پرواز
چه پرنده ای اسیر ، در آرزوی آبی آسمان
چه در جلدِ صیدی ترسیده، با چشم‌های نگران

و من عقابی که عاشقِ صیدش می‌‌شود
و تو صیدی که عاشقِ عقابش می‌‌شود
به عاقلان بگویید
که فرقش همین جاست

نظرات 1 + ارسال نظر
احمد-ا 1392/09/12 ساعت 08:46

عقلان را با
عشق و عاشقی کار نیست
که
اگر کاری بود عاقل نمی شدنند !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد