دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

چه انتظار بیخودی


خدایا رَسم روزگار را میبینی ؟؟؟
این آدم گِلی هایی که ساخته ای با اندکی روح که در آنها دمیده ای دیگر تو را به خدایی نمی ستایند !!!
خودمانیم از خاک........... چه انتظار بیخودی داشتی !!!
میدانم بازی خطرناکیست اما.....!

این بار با احتیاط با آنهایی که از آتش ساخته ای بازی کن شاید اتفاق دیگری افتاد..


من هنوز به فرشته هایت امید دارم !!!

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1392/03/03 ساعت 15:53

خدایا خط و نشان دوزخت را برای نکش جهنمی بدتر از نبودنش سراغ ندارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد