هنوزم دستای گرمت جای امنی واسه گریهستتو قشنگی مثل بارون، من دلم پر از گلایهستهنوزم تو این هیاهو توی این بغض شبونهمن و گنجشکای خونه دیدنت عادتمونهپشت پنجره هنوزم چشم به راهت میشینمای که بیتو خودمو تک و تنها میبینمما دو تا پنجره بودیم گفتی که باید بمیریمدیوارا همه خراب شد ولی ما هنوز اسیریمما هنوزم مثل مرداب مست آینه کویریمما همونیم که میخواستیم خورشیدو با دست بگیریمگریه هام حروم شدن کاری بکنچشم من بیا منو یاری بکنوقتی که به تو رسیدم هنوزم آهو نفس داشتهنوزم چلچله انگار تو چشاش غم قفس داشتغزلک گریه نمیکرد تو شبای بی چراغیمن و تو هم قصه بودیم از ستاره به اقاقیحالا اما دیگه وقت رفتنهجاده اسم منو فریاد میزنهحالا من موندم و یاد کوچه های خالی و خیسیاد خونه ای که دیگه خیلی وقته مال ما نیستاگه خاموشم و خسته اگه از تو دورِ دورمتکیه کن به من غریبه من یه کوه پُر غرورم
شازده کوچولو ... اگزوپری
هنوزم دستای گرمت جای امنی واسه گریهست
تو قشنگی مثل بارون، من دلم پر از گلایهست
هنوزم تو این هیاهو توی این بغض شبونه
من و گنجشکای خونه دیدنت عادتمونه
پشت پنجره هنوزم چشم به راهت میشینم
ای که بیتو خودمو تک و تنها میبینم
ما دو تا پنجره بودیم گفتی که باید بمیریم
دیوارا همه خراب شد ولی ما هنوز اسیریم
ما هنوزم مثل مرداب مست آینه کویریم
ما همونیم که میخواستیم خورشیدو با دست بگیریم
گریه هام حروم شدن کاری بکن
چشم من بیا منو یاری بکن
وقتی که به تو رسیدم هنوزم آهو نفس داشت
هنوزم چلچله انگار تو چشاش غم قفس داشت
غزلک گریه نمیکرد تو شبای بی چراغی
من و تو هم قصه بودیم از ستاره به اقاقی
حالا اما دیگه وقت رفتنه
جاده اسم منو فریاد میزنه
حالا من موندم و یاد کوچه های خالی و خیس
یاد خونه ای که دیگه خیلی وقته مال ما نیست
اگه خاموشم و خسته اگه از تو دورِ دورم
تکیه کن به من غریبه من یه کوه پُر غرورم
شازده کوچولو ... اگزوپری