دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

" جنون "


‫قصه من / تو / باران

به "عشق" ختم نمی شود

آغوشت را که باز می کنی
کارم به " جنون " می کشد

نظرات 1 + ارسال نظر
omid 1391/11/11 ساعت 23:02

از پشت این قاب صورتیه وجودم این روزها احساسات فمنیستیم بیشتر از همیشه مانورمیدن،
دلم یه تنهایه ناب می خواد،
بودن خودمو و خودم،
می خوام نامریی بشم،
ناپیدایی از جنس نبودن حضوری که فقط .فقط یکی مثه خودت میتونه پیداش کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد