حـــرفـــــ هــای نــاگفتــه ام را مـی شــود در سکــوتــی جــای داد و مـــن مــانده ام کــه چگـــونـــه اینهمـــه سکـوتـــــ را در دلـی خستـــه بگنجــانــم! تـــو بگـــو ایــن دل تـــابـــــ مــی آورد اینهمـــه تنهـــــایـــی و ... ؟! کــاش میشــد گفتــــــــ امـــا نمـی شـــود...
اگه تونستی کسی را که به زور لبخند می زند در آغوش بگیری و به او بگویی :
" میدانم عزیزم سالهاست که دیگر خوب نیستی "
آنوقت
دل تو هم در آغوشش میباشد !
حـــرفـــــ هــای نــاگفتــه ام را
مـی شــود در سکــوتــی جــای داد
و مـــن مــانده ام کــه چگـــونـــه
اینهمـــه سکـوتـــــ را در دلـی خستـــه بگنجــانــم!
تـــو بگـــو ایــن دل تـــابـــــ مــی آورد
اینهمـــه تنهـــــایـــی و ... ؟!
کــاش میشــد گفتــــــــ امـــا نمـی شـــود...
چرا این قدر مطالبت دل رو به اتیش میکشه؟
عاشقی؟
بسوزد پدر عاشقی که....
بی تو اندیشیدهام کمتر به خیلی چیزها
میشوم بیاعتنا دیگر به خیلی چیزها
تا چه پیش آید برای من نمیدانم هنوز
دوری از تو میشود منجر به خیلی چیزها
غیر معمولی است رفتار من و شک کرده است
ـ چند روزی میشود ـ مادر به خیلی چیزها
عکسهایت، نامههایت، خاطرات کهنهات
میزنند اینجا به روحم ضربه خیلی چیزها
هیچ حرفی نیست دارم کمکم عادت میکنم
من به این افکار ضجرآور، به خیلی چیزها
میروم هر چند بعد از تو برایم هیچ چیز ...
بعد من اما تو راحتتر به خیلی چیزها