دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

مرز

مرز را تو ساختی تا

خط‌ بلند احتیاط

مدار فرضی پرهیز

و دیوار شک

ما را از هم بگیرند.

سیم خاردار

گیسوی بید و

گونه‌های مرا

زخمی کرد.

حالا من نه

در انتهای جهان

که پیش چشمانت

گم می‌شوم.

نظرات 4 + ارسال نظر

زیبا بود
درود بر شما...

.omid 1391/04/26 ساعت 14:58 http://omid-jingol.blogfa.com/

خدایا

گاهی حجم دنیای درونم از وجودت تهی می شود

آن وقت من می مانم و تنهایی و ترسهایم

درها دیوار می شوند و امیدهایم یک آرزوی دور از دسترس می شوند

پروردگار خوبم

روزنه ی قلبم را ب رویت باز کن

چون تنها نور وجود توست ک دلم را نگاه می دارد.

.omid 1391/04/26 ساعت 17:51 http://chizi-nashode.blogfa.com/

سلام خوبی اپ کردم دوس داشتی به همین ادرسی که اومدم بیا راستی ادرسم عوض شده تو لینک هات درستش کن .ممنونم

.omid 1391/04/27 ساعت 14:27 http://chizi-nashode.blogfa.com/

برای دوست عزیزم
جای خالی مرا ، آینه خواهد فهمید. کفش آویخته ام ، حجم خالی قدم های مرا. و تو ، هم ، ... قدر این
مانده نفس را تو بدان ... یک نفر تو را دوست دارد، که حتی از وجودش بیاطلاع هستی....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد