من از این فاصله ها فاصله ها دلگیرم بی تو اینجا چه غریبانه شبی میمیرم دل من با همه آدمکانی که به دنبال تو اند قهر میگردد و من با خود خود درگیرم دیر سالی است که میخواهم از اینجا بروم ولی انگار که با قلب زمین زنجیرم مثل این است که من با همه ی هق هق خود روی سجاده احساس تو جان میگیرم ساعت گریه و غم هیچ نمی خوابد و من در الفبای زمان خسته ی این تقدیرم
مرسی اشکال نداره . شاد باشید نوشته زیبایی بود
من از این فاصله ها فاصله ها دلگیرم
بی تو اینجا چه غریبانه شبی میمیرم
دل من با همه آدمکانی که به دنبال تو اند
قهر میگردد و من با خود خود درگیرم
دیر سالی است که میخواهم از اینجا بروم
ولی انگار که با قلب زمین زنجیرم
مثل این است که من با همه ی هق هق خود
روی سجاده احساس تو جان میگیرم
ساعت گریه و غم هیچ نمی خوابد و من
در الفبای زمان خسته ی این تقدیرم
مرسی اشکال نداره . شاد باشید
نوشته زیبایی بود