دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

بدون شرح

  

 مثلِ گالیور
در سرزمینِ کوتوله‌ها
توىِ زندگی‌ام پَخش و پَلا شدى...
معرفى مى‌کنم از سمتِ راست؛ 


من؛
فِلِرتیشیاىِ مهربانِ تو 


تو؛
غولِ عجیبِ شب‌هاى ِمن
بدونِ چراغِ جادو هم
حاکمیت‌ِ تو را به رسمیت مى‌شناسم...


لى لى پوت؛
کَفِ دست‌هاى تو بود
که جا مى‌شدم
و تو مرا به سرزمینِ آدم بزرگ‌ها
معرفى کردى...


من فقط بندرى آزاد مى‌خواستم
اما حالا دیگر نگرانِ چیزى نیستم...

به جهنم که نیستى!

 

  

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1391/11/14 ساعت 20:26

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد