دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

☜ همیـْـْْـْْْـْْْْن☞


★ﭼـْْـْْْﯿـْـْْْزﯾﻢ ﻧﯿﺴـْـْْـْْْْـْْْْﺖ★

⇙⇙ﻓﻘـْـْْـْْْْﻂ ﻣﻮﺳﯿﻘـْـْْـْْْے《ﻏﻤﮕﯿـْـْْـْْْﻦ》ﮔـْـْْْـْْـْْْﻮﺵ 
ﻣـْـْْـْْْْـْْْْْے ﺩم⇗⇗

⇙⇙ﻓﻘـْـْْـْْْْْﻂ【ﻗُـْـْْْﺮﺹ ﻫـْـْْـْْْْﺎﯼ ﻣُﺴَﮑّـْـْْْـْْْْْﻦ 】
ﻭ【ﺧـْـْْـْْْﻮﺍﺏ ﺁﻭﺭﻫـْـْْـْْْﺎم】
2 ﺑـْـْْْﺮﺍﺑـْـْْْﺮ ﺷـْـْْـْْْـْْْﺪن⇗⇗

⇙⇙ﻓﻘـْـْْـْْْﻂ〖ﺳﯿﮕـْـْْـْْْﺎﺭ〗 پـُﺸـْـْْْﺖ〖ﺳﯿﮕـْـْْـْْْﺎﺭ〗 ﺩﻭﺩ ﻣﯿﮑﻨـْـْْـْْْْﻢ⇗⇗

⇙⇙ﻓﻘـْـْْـْْْﻂ ﻟـْـْْْبام《ﺧـْـْْـْْْﻨﺪﻩ 》رو فـْـْْـْْْرامـْـْْْْوش کـْـْْـْْْردن⇗⇗

⇙⇙ﻓﻘـْـْْـْْْﻂ ﭼﺸـْـْْـْْْْام〖ﺍﺑـْـْْـْْْﺮ ﺑﻬـْـْْـْْْْـْْْﺎﺭ 〗ﺷـْـْْـْْْـْْْﺪن⇗⇗

⇙⇙ﻓﻘـْـْْـْْْْﻂ ﺷﺒﯿـْـْْـْْْْْه《ﻣُـْْـْْْﺮﺩﻩ ﯼ ﻣﺘﺤـْـْْـْْْْﺮﮎ》ﺷـْـْْـْْْـْْْْﺪم⇗⇗

↭ﻓﻘـْـْْـْْْـْْْْـْـْْْـْْْـْـْـْْْـْْْﻂ...
↭ﻓﻘـْـْـْْْـْْْـْـْْْـْْْـْـْـْْْـْْْﻂ...
⇙⇙ﺍﺻـْـْْـْْْـْْْْﻼ ﺍﺗﻔّـْـْْـْْْْﺎﻕ ﻋﺠﯿﺒـْـْْـْْْے ﻧﯿﻔﺘـْـْْـْْْـْْْﺎﺩﻩ
ﻓﻘـْـْْْـْْْﻂ ﺍِﻧﮕـْـْْـْْْﺎر ﺑﻼﯾـْـْْـْْْـْْْْے سَـْـْْـْْْـْْْْرَم اومـْـْْـْْْْـْْْْده⇗⇗

⇙⇙ﻓﻘـْـْْـْْْْﻂ ❝ﺍﻭن❞ ﺭﻓﺘـْـْْـْْْـْْْْﻪ
ﺩرسـْـْْـْْْْـْْْْته فقـْـْْـْْْْط ❝اون❞ رفتـْـْْـْْْـْْْْه⇗⇗

☜ همیـْـْْـْْْـْْْْن☞

دیگه هیچی برام مهم نیـــــــــــس


ﻟﺒﺎﺱ
ﺷﻠﻮﺍﺭ
ﻫﻤﻪ ﻣﺸﮑﯽ
ﭼﺎﯾﯽ 
ﻗﻬﻮﻩ 
نسکافه 
ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﺟﻪ 
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ِ آب ﺧﻮﺭﺩﻥ 
ﺳﺎﻋﺖ 12 ﺷﺐ ﺗﻨﻬﺎ
ﻫﻤﺶ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ 
ﻓﮑﺮ پشت ﻓﮑﺮ
ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪِ ﺧﺴﺘﻪ 
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ 
ﮔﻮﺷﻪ ﮔﯿﺮ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ 
ﻣﮑﺎﻟﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻠﻔﻨﯽ ﺩﺭ ﺣﺪ 1 ﺩﻗﯿﻘﻪ 
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻭﻗﺘﺎ ﺧﻮاب 
ﻧﺖ کم
همیشه ﺑﯿﺘﻔﺎﻭﺕ 
ﺭﯾﻠﮑﺲ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﻭ ﻋﺠﻠﻪ 
ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ پرﺣﺮﻑ 
ﺷﺒﺎ ﺑﯿﺪﺍﺭ 
ﺭﻭﺯﺍ ﺧﻮﺍﺏ
ﺻﺒﻮﻧﻪ ﻭ ﻧﻬﺎﺭ ﯾﮑﯽ 
ﺍﻣﺎ ﺷﺎﻡ ﺗﮑﯽ 
ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ سایلنت
ﺳﺎﻋﺖ خواب 
ﻋﻄﺮ تلخ تر از زندگیم 
ﺩﺳﺘﺒﻨﺪ خاطرات
ﻭ..
ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯿﻪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ
ﺑﯿﺨﯿﺎﻟﯽ 
ﻧﺸﻨﯿﺪﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺩﻭﺭﻭﺑﺮﺕ
ﺑﺪﻭﻥ ﺧﻨﺪﻩ 
ﺑﺪﻭﻥ ﮔﺮﯾﻪ 
این ها یعنی من
منی ک دیگه هیچی برام مهم نیـــــــــــس

چرا از بین این همه مسافر یکیش تو نیستی؟


وای چه روزهای خوبی ست
که تو می‌آیی
و من لابلای مسافران تشنه
دنبال تو می‌گردم
می‌دانی؟
مسافران جهان همیشه تشنه‌اند
مسافران همه آب می‌خواهند
و من تو را.
چرا از بین این همه مسافر
یکیش تو نیستی؟
چی پوشیده‌ای که نشناسم؟
چرا چهره‌ی آدم‌های دنیا
غریب شده برای من؟
چرا از بین اینهمه آدم
تو
فقط تو
نمی‌خندی
چرا انتظارم تمام نمی‌شود؟
چرا تمام نمی‌شوم؟
کی می‌آیی؟
...
می‌دانی چی؟
اصلاً نیا
همین که به دنیا آمده‌ای
برای من کافی ست
فقط باش.

عباس معروفی
Foto: ‎وای چه روزهای خوبی ست
که تو می‌آیی
و من لابلای مسافران تشنه
دنبال تو می‌گردم
می‌دانی؟
مسافران جهان همیشه تشنه‌اند
مسافران همه آب می‌خواهند
و من تو را.
چرا از بین این همه مسافر
یکیش تو نیستی؟
چی پوشیده‌ای که نشناسم؟
چرا چهره‌ی آدم‌های دنیا
غریب شده برای من؟
چرا از بین اینهمه آدم
تو
فقط تو
نمی‌خندی
چرا انتظارم تمام نمی‌شود؟
چرا تمام نمی‌شوم؟
کی می‌آیی؟
...
می‌دانی چی؟
اصلاً نیا
همین که به دنیا آمده‌ای
برای من کافی ست
فقط باش.

عباس معروفی‎

و هیچ کس نمی فهمد...!


با سادگی تمام بیصدا شکستیم
چه زخمهایی که از عزیزان خوردیم
اشک ها را پشت لبخندی مخفی می کنیم
که خـــــیلی درد میکند
و هیچ کس نمی فهمد...!
ما را درد همین نفهمیدن می کشد
نـه زخــم ها...!

نگرانم ! برای روزهایی که می آیند


نگرانم !
برای روزهایی که می آیند
تا از تو تاوان بگیرند و تو را مجازات کنند!
نگرانم !
برای پشیمانی ات، زمانی که هیچ سودی ندارد!
نگرانم !
برای عذاب وجدانت ، که تو را به دار میکشدو می کُشد!
روزگاری رنج تو رنجم بود
اما روزها خواهند گذشت ...
و تو
آری تو
آنچه را به من بخشیدی
ز دست دیگری باز پس خواهی گرفت!
و آنچه که من به تو بخشیدم ، هیچگاه نخواهی یافت 

وَجبــــ به وَجبــــ


نه پیشگو هستم
نه پیغمبر
ولی میدانم
تنها که بشوی باز میگردی
اما من داغ ِ تمام تنهایی را که کشیده ام
داغ سرفه از سیگار های پشت به پشت
داغ مسافرتهای تنهایی...
داغ احساست کشته شده من...
وَجبــــ به وَجبــــ به دلت میگذارم
این بار تو خواهی باخت...
.
.
.
.
باور کن...!


.
Foto: ‎نه پیشگو هستم
نه پیغمبر
ولی میدانم
تنها که بشوی باز میگردی
اما من داغ ِ تمام تنهایی را که کشیده ام
داغ سرفه از سیگار های پشت به پشت
داغ مسافرتهای تنهایی...
داغ احساست کشته شده من...
وَجبــــ به وَجبــــ به دلت میگذارم
این بار تو خواهی باخت...
.
.
.
.
باور کن‎

" ﯾﺎﺩﺕ"


ﺩﻟﺘﻨﮓ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ
" ﯾﺎﺩﺕ"
ﺭﺳﻮﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻡ ..
" ﻗﻠﺒﻢ"
ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ
ﻭ " ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ "
ﺑُﻐﻀﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺩﺭ ﮔﻠﻮﯼ ﺍﺣﺴﺎﺳﻢ .