نگو که رفته‌ای، نمی‌آیی, بگو که دور رفته‌ای، دیر می‌آیی

کاش خوابت کمی مرا می دید

به عشق عادتم بده

فقط همین

چیزیم نیست ، خرد و خمیرم فقط همین
کم مانده است بی تو بمیرم ، فقط همین
از هرچه هست و نیست گذشتم ولی هنوز
در عمق چشم های تو گیرم ، فقط همین.

نمـــــیـدانــــی ، چه دردی دارد ! وقـــتـی .. حــــالـم .. در واژه هــا هــم نــمی گنــــجــد !!!!

من ارگِ بَم و خشت به خشتم متلاشی

"}" data-reactid=".2ho.1" style="background-color: rgb(250, 251, 251); font-size: 11.818181991577148px; color: rgb(59, 89, 152); cursor: pointer; text-decoration: none;">Gef

گربیائی، دهمت جان، ور نیائی، کشدم غم... من که بایست بمیرم، چه بیائی، چه نیائی

از ترحم تا مروت، وز مدارا تا وفا... هرچه را کردم طلب، دیدم زعالم رفته است

از دوست به یادگار دردی دارم ...که آن درد به صد هزار درمان ندهم

"چقـــــــــــدر دلم واست تنگ شده!

Gefällt m

برگـرد ....

می ترسم از دنیای بدون تو!

قیامت باشد آن....

تو عشق بودی این را از رفتنت فهمیدم!

به نقطه ی "صفر " احتیاج دارم