-
چگونه بفرستم "باورم"را برای توکه باور کنی از یاد بردنت کار من نیست...
1393/05/09 04:38
-
[ بدون عنوان ]
1393/05/08 04:11
3 Gefällt mir nicht meh Gefäll
-
. صدها بار .,,,
1393/05/08 04:08
13 ge
-
[ بدون عنوان ]
1393/05/08 03:46
21
-
دلت میخاد بمیری ....
1393/05/08 03:29
Inh
-
به من رفیقی بده که با من گریه کند ..
1393/05/08 03:07
-
خواه ناخواه میمیری
1393/05/08 02:53
میتونی سیگار رو ترک کنی اما آخر میمیری دور مواد رو خط بکشی اما اخر میمیری خودت رو از خوردت غذاهای چرب و سرخ کردنی منع کنی و در سلامت کامل باشی اما باز میمیری توی اتومبیل کمربند ایمنی ببندی باز میمیری میتونی ورزش کنی تا چربی رانهایت اب بشه خوش تیپ تر و تو دل بروتر میشی اما باز میمیری میتونی خودت رو منجمد کنی و در زمان...
-
میدانی ؟
1393/05/08 02:47
امروز تو دیگر نیستی و من در غم نبودن تو درد میکشم یک چیز را میدانی ؟ زمانی که بودی هم از ترس اینکه روزی شاید نباشی باز هم درد میکشیدم .
-
فاجعه
1393/05/08 02:45
آدم ها می آیند. زندگی میکنند می میرند و می روند. اما فاجعه زندگی تو آن هنگام آغاز می شود که آدمی می میرد اما نمی رود! می ماند، نبودنش دربودن تو چنان ته نشین می شود که تو می میری درحالی که زنده ای و او زنده می شود در حالی که مرده است.
-
یک خواب ِ ناغافل،
1393/05/08 02:44
دلت که گرفته باشد... شادترین آهنگ ها، روضه خوانی میکنند!! شلوغترین مکانها، تنهایی ات را به رُخت میکشند ...و شادترین روزها، برای تو غمگین ترین روزهاست!! دلت که گرفته باشد... نقض میشود همه ی قانون ها دل کجـــا... قانون کجـــا مدتها طول میکشد تا خاک بگیرد خاطره های رنگارنگ!! میگذاری تار شود این خاطره ها... اما یک خواب ِ...
-
من به کجا سفر کنم ؟
1393/05/08 02:39
"}" data-reactid=".4fr.1" style="background-color: rgb(250, 251, 251); font-size: 11.818181991577148px; color: rgb(59, 89, 152); cursor: pointer; text-decoration: none;">Gef
-
خستهام خیلی خسته به من جایی بدهید میخواهم بخوابم یک تخت خالی یک دنیای خالی یک قلب خالی ...
1393/05/08 02:38
146
-
از حال ِ من ِ غم زده گر می پرسی ... آتش به سر و خون به دل و زخم به پای
1393/05/08 02:35
-
[ بدون عنوان ]
1393/05/08 02:26
مشک را گفتند : تو را یک عیب هست ... با هر که بنشینی ، از بوی خوشت به او دهی ! گفت : زیرا که ننگرم با کی ام ... به آن نگرم که من کی ام ... !
-
من یاد گرفته ام
1393/05/08 02:11
من با خودم مهربان هستم حتی وقتی غیرقابل تحمل میشوم خودم را تحمل میکنم دست خودم را می گیرم با خودم قدم میزنم و هر جا دلم خواست می برم هیچوقت خودم را تنها نمیگذارم وقتی دلگیر میشوم و گریه میکنم صبورانه با خودم حرف میزنم تا آرام شوم چیزی ندارم که از خودم پنهان کنم حتی سیگار را خودم برای خودم روشن میکنم در شب های سرد...
-
به ارتفاع ابدیت دوستت می دارم
1393/05/08 02:08
-
تنها بودن
1393/05/08 02:06
-
زنده است ؟؟؟
1393/05/08 01:58
آدم است دیگر یک روز صبح قبل از اینکه چشمش را باز کند به این فکر می کند که این زندگی چقدر کسالت بار است وقتی منتظر کسی نیستی! وقتی هیچ زنگ تلفنی قرار نیست دلت را بلرزاند! وقتی ارتعاش هیچ صدایی سلولهای خفته تنت را بیدار نمی کند ! آدم است دیگر آسایش که به او نیامده ! وقتی آهنگ " چرا رفتی " را می شنود با خودش می...
-
فاصله ها
1393/05/08 01:50
گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را تا زودتر از واقعه گویم گله ها را چون آیینه پیش تو نشستم که ببینی در من اثر سخت ترین زلزله ها را پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست از بس که گره زد به گره حوصله ها را ما تلخی نه گفتنمان را که چشیدیم وقت است بنوشیم از این پس بله ها را بگذار ببینیم بر این جغد نشسته یک بار دگر پر زدن چلچله...
-
بیشتر...
1393/05/08 01:46
مثل آن چایی که می چسبد به سرما بیشتر با همه گرمیم... با دل های تنها بیشتر درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم قالی کرمان که باشی می خوری پا بیشتر بَم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر هر شبِ عمرم به یادت اشک می ریزم ولی بعدِ حافظ خوانیِ شب های یلدا بیشتر رفته ای ... اما گذشتِ عمر...
-
تو می روی...و من،
1393/05/08 01:42
میان چارچوب در ایستاده ای و دست تکان می دهی... و این آخرین لبخندی ست که از تو قاب می گیرم! باید آخرین حرفم را بزنم... ولی چه گونه برایت آرزوی خوشبختی کنم؟ تو می روی...و من، اکنون ابتدای بدبختی ایستاده ام!
-
هـیـــــچ نـپـرس
1393/05/08 01:29
-
اونقد قوی بودم که دیگه ته کشیده
1393/05/08 01:22
از یه جایی به بعد به خودت میگی... اصلن چه دلیلی داره به کسی بگم حالم بده ؟ اونا چیکار میتونن واسم کنن... جز گفتنِ یه الهی بمیرم ، جز گفتنِ یه ناراحت نباش میگذره ... در روز اونقد می خندیو میگی وای ... من چقد خوشحالم که خودتم باورت میشه واقعا حالت خوبه اما شبا وقتی سرتو میذاری رو بالش میگی نه !! اونقدرا هم خوب نیستم ....
-
جایت اینجا بدجور خالی است فرشته زمینی من ارزویی که هیچ وقت براورده نشد !!
1393/05/08 01:20
"}" data-reactid=".2ec.1" style="background-color: rgb(250, 251, 251); font-size: 11.818181991577148px; color: rgb(59, 89, 152); cursor: pointer; text-decoration: none;">G
-
ﻗـــــﺎﻧﻮﻥ اصــلـیــه
1393/05/08 01:12
-
به استخوان رسیده....
1393/05/08 01:09
-
سهم من کجاست؟؟؟؟؟
1393/05/08 01:04
سهم من کجاست؟؟؟؟؟ کجا باید قدم بگذارم که کسی را له نکنم؟؟؟ کجا باید دل ببندم که دیر نکرده باشم؟؟؟؟ سهم من کجاست؟؟؟ مگر دیگر ستاره ای باقی مانده که سهم شبهای تاریک من باشد؟؟؟ کجای این زمین خاکی کوله بارم را زمین بگذارم که توقف ممنوع نداشته باشد؟؟؟؟ بگویید کجا خستگی هایم را در کنم که کسی نگوید: ببخشید اینجا جای من است!!
-
کجا باید دل ببندم
1393/05/08 01:02
fällt
-
سهم من کجاست؟؟؟؟؟
1393/05/08 00:59
Inh
-
ﻓﻘﻂ ....
1393/05/08 00:56
Gefällt m