-
اما میدانم...
1391/04/29 21:33
نمیدانم دوست داشتن چیست! اما میدانم که این روزها، بیش از هر زمان دیگری، حس میکنم که به تو نزدیکم و با تو احساسی مشترک دارم. نمیدانم دوست داشتن چیست! اما میدانم که هنگامی که غمی در دل داری، من نیز غمگینم و زمانی که شادی، از شادی تو شاد و خوشحالم. نمیدانم دوست داشتن چیست! اما میدانم که دلم میخواهد همیشه شاد...
-
این روزها..
1391/04/29 21:22
دست هایم .. این روزها بوی حافظ می دهند... ! تـفأل که می زنم .. کنعـانم .. بدجـور !! یوسفش را می خواهد...!...
-
و.... دیگه
1391/04/29 21:15
آدمای ساده.... آدمای بی غل و غش.... آدمای راستگو.... خیلی زود و خیلی راحت عاشق می شن... خیلی راحت احساسشون رو بُروز میدن..... خیلی راحت بهت می گن که دوستت دارن.... خیلی دیر دل می کنن.... خیلی دیر تنهات می ذارن.... اما..... وقتی زخمی بشن... ساکت می شن... اون موقع تنهات می ذارن.... خیلی راحت میرن....و.... دیگه هم بر نمی...
-
مشتاقم!!!
1391/04/29 21:11
دلتنگم...نه برای کسی... از بی کسی ...!!! خسته ام... نه از تکاپو... از در به دری...!!! نه دوستی ... نه یادی ... نه خاطره ی شیرینی...!!! تنهایم... تنهاتر از آن سنگ کنار جاده...!!! ... اما مشتاقم!!! مشتاق دیدار آن کس که صادقانه یادم کند...
-
گوش کنید
1391/04/29 21:10
عشق پرواز بلندی است مرا پر بدهید به من اندیشه از امروز فراتر بدهید من به دنبال دل گمشده ام می گردم یک کبوتر به من احساس کبوتر بدهید تا درختان جوان راه مرا سد نکنند برگ سبزی به من از جنس صنوبر بدهید یادتان باشد اگر کار به تقسیم کشید باغ جولان مرا بی درو پیکر بدهید عشق اگر کرد نصیحت به شما گوش کنید تن برازنده او نیست به...
-
تو خراب منٍ دیوانه مشو...
1391/04/29 01:28
-
وای از روزی...
1391/04/28 22:22
راههایی هست که باید نرفت ، حرفهایی هست که باید نگفت ، چیزهایی هست که باید ندید ... وای از روزی که . بروی ، بگویی و ... ببینی !
-
نپرس
1391/04/28 21:34
-
ما مرده ایم
1391/04/28 21:02
من نمی توانم باور کنم. فکر می کنم همه اش خواب می بینم. آخر چه طور ممکن است؟ مگر می شود از دیوارها عبور کرد، یا از آب گذشت و خیس نشد؟! ما تمام این کارها را کردیم، حتی از کوه پرت شدیم و خراشی برنداشتیم. - احمق! ما مرده ایم.
-
باور کن
1391/04/28 19:07
-
می سوزم
1391/04/27 22:11
من سازم : بندی آوازم . برگیرم ، بنوازم . بر تارم زخمه ی "لا" می زن ، راه فنا می زن من دودم : می پیچم ، می لغزم ، نابودم .می سوزم ، می سوزم .
-
بت
1391/04/27 21:20
-
مرز
1391/04/26 03:09
مرز را تو ساختی تا خط بلند احتیاط مدار فرضی پرهیز و دیوار شک ما را از هم بگیرند. سیم خاردار گیسوی بید و گونههای مرا زخمی کرد. حالا من نه در انتهای جهان که پیش چشمانت گم میشوم.
-
حکایتِ من؛
1391/04/26 02:55
حکایتِ من؛ حکایت کسی است که عاشقِ دریا بود ، اما قایق نداشت؛ دلباخته ی سفر بود ؛ همسفر نداشت....
-
تو
1391/04/26 02:52
تو همیشه در یادِ منی ، آسمان به آسمان ، کوچه به کوچه ، رویا به رویا ، هر جایی که مینگرم با منی ، اما ... دلم برایت تنگ می شود!!
-
نی نیِ چشمان
1391/04/24 20:09
گفتگوها دارد، نی نیِ چشمانت! به عیان نیست، زبان به شُکوه است، بیان که به تلخی بِجود جوهرِ جان به لبِ لعلِ گران! اگر این پیکِ عیان، بخرامد به زبان شود آن لولی سرمست، چنین ساکرِ جان؟ دَم از این جام مجو گل از این بـاغ مبو همگی گو، بی گو بی تقلا برجو! رشــته ها حلقه شدند حلــقه ها بسته شدند شِکوه ها خسته شدند نکند پیکِ...
-
کسی نشنید دعایم را . . .
1391/04/24 19:29
چه شبهایی ز بی تابی ز غم ها و ز بی یاری نبود هیچ مفهومی نگاهی کلامی از تو یادگاری وفا و مهربانی چه شد هیچ نمی دانی؟ به یاد آرم زمانی را که گریه بود کارم ز تنها ماندن و ماتم نبود هیچ دلدار در این عالم که بنشیند پهلویم به هفت عالم دعا کردم به خالق التماس کردم دعا کردم دعا کردم دعا کردم که تو باشی یار و یاورم در این کلبه...
-
نشانی را گم کرده ایم!
1391/04/24 17:48
تو رفتی و نماندی که ببینی در سفره هایمان کاسه ی داغ محبت سرد شده است و قارچ های غربت تمام زندگی مان را فرا گرفته است دیگر کسی در تپش باغ، خدا را نمی بیند که پیغام ماهی ها را برساند! همه از هم می پرسند: خانه ی دوست کجاست؟! نشانی را گم کرده ایم! ای کاش کاش بودی و دل های مان را با عشق گره می زدی ! زندگی دیگر ، تر شدن پی...
-
مگر؟
1391/04/24 11:47
این که دلتنگ تو ام اقرار میخواهد مگر؟
-
تــاوان
1391/04/24 11:25
گاهی در زندگی آدم باید تــاوان بده ؛ یه اتفاق ، یه تصمیم ، یه تردید ... شاید این تــاوان به وسعت تمام طول زندگی باشه !
-
دیده نشود،
1391/04/23 10:49
هزار سال در هزار لا پیچیدند مرا شرع وُ عرف وُ قانون تا زن بودنم دیده نشود، حال که عریانی ام را از ترس کپک های ِ روح تو نمک سود کرده ام کسی چشم برنمی دارد از من چرا؟
-
خوب هست ؟
1391/04/23 10:22
کجای شهر قرار بگذاریم ؟ چه رنگ لباس بپوشم دیوانه تر می شوی ؟ سادگی خوب هست ؟ می خواهی برایت شعر هم بخوانم بلند بلند ؟ یا آرام بگویم دوستـــــت دارم گــــــــلم ؟! کدام بهتر هست بمانم شاعری کنم یا از عاشقی ات بسوزم و تمام شوم ...؟!
-
تو را
1391/04/22 10:38
-
باور نکن
1391/04/21 00:33
-
این زخم
1391/04/21 00:27
به حرمت نان و نمکی که با هم خوردیم نان را تو ببر که راهت بلند است و طاقتت کوتاه نمک را بگذار برای من می خواهم این زخم همیشه تازه بماند
-
نکند
1391/04/21 00:24
خدا "قسمت" نکند کسی "قیمت" خود را فراموش کند !
-
تو نداری
1391/04/20 10:38
هی فلانی نردبان هوس را بردار و از اینجا برو , با اینچیزها قدت به عشق نمیرسد ! عشق بال میخواهد که تو نداری ...
-
سجده ؟
1391/04/20 10:35
چرا سجده ؟ وقتی بوسه ای بر شانه ات به ملکوتم می برد.....!
-
دیدی...
1391/04/20 09:59
دیدی که ســــــــــخت نـــــــیست تنها بدون مــــــــــــــــــن؟!! دیدی صبح میشود شب ها بدون مــــــــــــــــــن!! این نــــبض زندگی بـــــی وقفه میزند... فرقی نمی کند با مــــــــن. . . بدون مــــــــن!!! دیــــــــــروز گرچه ســــــــــخت...! امروز هم گذشت . . .!! طـوری نمی شود فــــــــــردا بدون مـــــــن !!!..
-
. لک زده...
1391/04/19 01:33
دلم...!!! . لک زده...!!! . برای یک...!!! . عاشقانه ی ارام...!!! . که مرا بنشانی..!!! . بر روی پاهایت...!!! . بگذاری...!!! . گله کنم...!!! . از همه...!!! . این کابوسهایی...!!! . که چشم ترا...!!! . دور دیده اند...!!! . دلتنگی را...!!! . بهانه کنم...!!! . سرم را...!!! . پنهان کنم...!!! . در گودی گلویت...!!! . تمام ریه ام...