-
یادم نمی رود .
1393/05/14 01:26
چه آرام...آمدی...چند صباحی بودی....رفتی.... و حالا انگار که هیچ وقت نیامده بودی اصلاً.... می بینی چه عجیب صرف می شوند این افعال لعنتی؟! یادم نمی رود . بی رحمانه رفتی.. من مانده ام با یک عالمه نبودن های تو...
-
روزی خواهم رفت
1393/05/14 01:22
[مــــــــــن] روزی خواهم رفت و دیگر هرگز باز نخواهم گشت، روزی خواهم خفت و دیگر هرگز بر نخواهم خواست ، روزی چشمــــــانم برای همیشه بسته خواهند شد، روزی مى آید که دیگر وجود نخواهم داشت، روزی همه مرا فراموش خواهند کرد،روزی شــــــــایـد دلــــى برایم تنگ شود.، هیچکس نمیداند آن روز کِى خواهد آمد;شاید سال ها بعد ، شاید...
-
زندگی ام را می گویم
1393/05/14 01:16
-
در حسرت ِ تو؟!
1393/05/14 01:15
-
همیشه مراقب باش نفهمی پیر شده ای. اگر بفهمی تمام ست. کمرت شکسته ست..رفتنت پیرم کرد ۱۰۰۰ سال
1393/05/14 01:12
nhalte
-
تو......عزیز خواهی ماند حتی اگر فاصله ها از من دورت کند
1393/05/14 01:02
-
به همیـن سادگی
1393/05/14 00:59
یک شکسـت عاطفـی سـاده ؛ دوستـش داشتـم , دوستـم داشت دوستـش دارم , مانـــــده ام , رفتـــــه ... هستـــــم , ولــــی او نیـــست به همیـن سادگی به همیـن سادگی ...
-
دلتنگی
1393/05/14 00:37
گلوی آدمی را باید گاهی بتراشند تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود!!! دلتنگیهایی که جایشان نه در دل...که در گلوی آدم است!! دلتنگی هاییکه میتوانند آدم را خفه کنند!
-
دوری اگه هزارتا عیب داره ، به جاش یه خوبی داره … میفهمی یه نفر چقدر دوستت داره … فهمیدی چقدر دوستت دارم ؟؟؟
1393/05/14 00:32
-
دلم هوایت را کرده
1393/05/14 00:29
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم باور نمیکنم اینک بی توام کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ، تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم... کاش میشد دوباره بیایی و لحظه...
-
چگونه هفته ها بی تو گذشت و من هنوز زنده ام ؟؟
1393/05/14 00:26
-
. عمیق ترین درد
1393/05/14 00:23
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند، و تو از او رسم محبت بیاموزی . عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه گذاشتن سدی در برابر رودیست که از چشمانت جاریست. عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه پنهان کردن قلبی ست که به اسفناک ترین حالت شکسته شده .
-
آرامــم درست مثـل مـــزرعه ای که تمام محصولــش را ملخهــــا خورده اند! دیگر نگران داس ها نیستم.
1393/05/14 00:21
"}" data-reactid=".131.1" style="background-color: rgb(250, 251, 251); font-size: 11.818181991577148px; color: rgb(59, 89, 152); cursor: pointer; text-decoration: none;">f
-
یڪـــ روز خیلی بد
1393/05/14 00:18
یڪـــ روز خیلی بد رفتنم رآ ، برآے هَمیشـﮧ ، بآوَر خواهی ڪــــَرد نآ اُمید خواهی شـ ــُد وَ مـَن بــــَرآیـــَت چیزی خوآهم شُـ ـــد مثل ِ یڪـــ خآطره ے دور تلخ و شیرین وَلے دور ... خیلے دور
-
خارج قسمت تویی
1393/05/14 00:15
هر چه را جمع میبندم تو هستی هر چیزی را که منها میکنم تو جواب درست آنی ضرب کردم بازم تویی در تقسیم اما خارج قسمت تویی و باقی مانده من حالا مفهوم کاربرد ریاضی را در زندگی درک میکنم
-
دیگـر هـیچ چیـز مثـل قبـل نیست !
1393/05/14 00:13
در زندگی برای هر آدمی از یک روز ، از یک جا ، از یک نفر ، به بعد دیگـر هـیچ چیـز مثـل قبـل نیست ! نه روزها ، نه رنگ ها ، نه خیابان ها ... همـه چیز می شود ، دلتنگی ... ! ilt
-
چشم گذاشتم و تو رفتی ، اما تا همیشه شمردن شرط بازی نبود …
1393/05/14 00:06
-
یک روز. ...
1393/05/14 00:05
خوب میدانم که یک روز. . یکی از همان روزهایی که خیلی هم دور است..! مجبورم ببوسم و بگذارم کنار…… تمام چیزهایی را که نداشتیم دستهایت را، عاشقی ات را…. همه را!…..
-
پرهایم را چید که... " تنها " جایی نروم اما خود... " بی من " کوچ کرد!
1393/05/14 00:02
-
آهای فلانی
1393/05/14 00:01
آدم ها همه می پندارند که زنده اند. برای آنها تنها نشانه ی حیات، بخار گرم نفس هایشان است! کسی از کسی نمی پرسد: آهای فلانی! از خانه ی دلت چه خبر؟! گرم است؟ چراغش هنوز نوری دارد ؟ g
-
تـمام نمے شود
1393/05/13 23:59
چه فایدهـ وقتـے این همه دور ... وقتے هر کدام روے یـک تـکه بـالش خفه میشویـم از فریـاد ... چه فایدهـ وقتے بـغل هامان کنار هم نیست ... دست هامان کنـار هم نیست ... شانـه هامان ... چه فایدهـ اگر کلمـه ها ما را برساننـد بـه هق هق وقتے بـغل هامان خالے ... بـالش هامان خیس دست هامان یـخ وقتے جدا جدا صبـح که بشود هر کس میرود...
-
جای تو
1393/05/13 23:58
چه خوش خیال است!! چه میخندد،چه ژستی گرفته!! چه بی ادب است،انگارکینه ی از من دارد!! فــــــــــــــــــــــــ ــاصـــــــــــــــــــــ ــلــــــــــــــــــــــ ـه را میگویم!! به خیالش تو را از من دور کرده،به خیالش وسط ما دوتا قرار گرفته،چه خوش خیال است نمیداند تو جایت خیلی گرمو راحت و امن است. آری جای تو اینجا در قلب...
-
این کابوس
1393/05/13 23:56
از وقتی که نیستی. خدا میداند… چقدر آب به صورتم پاشیده ام…! لعنتی… این کابوس انقدر واقعی است که از خواب بیدار نمیشوم ...
-
آنـچــنــان رفـــتـــه ام کـــه تمام عمر زمان رفتنم را فراموش نکنی14/7/2014
1393/05/13 23:52
-
این روزها تلخ
1393/05/13 23:50
این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش ! همین بس که : نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند.
-
هــــیـــــچ کــَــســ
1393/05/13 23:48
دَســــتــــ هــــایــَـــم خــالـــی اَنـــد … جـایِ خــالــی دَســــتـِـــ تــو را هــــیـــــچ کــَــســ بــَــرایــَــم پــُــرنــمـــی کــــنــد … راســــتــــ مــــی گـــُـفــتــــ شـــــامــــلو: ” دَســـــتـــِـــ خـالـی را بـایــَـــد بــَـــر ســَـر کــــوبــیـــد ” .
-
باور نمی کنم ،
1393/05/13 23:46
باور نمی کنم ، نـــــه ! نخواه که باور کنم ، که تـــو را ، تـــوئی که خــاکستــر شدم در عشقت ، تــوئی که جزء مقدسات من بودی ،مثل ِ زلالی آب ، من می دانم یک جای کار این دنیا می لنگد که می گویند تـــو را از دست داده ام!
-
اما ماندم
1393/05/13 23:43
تمامِ این سال ها می توانستم نمانم اما ماندم نه تنها پایِ تو من ماندم تا اگر هم نیامدی دنیا ببیند این حوالی می شود هر روز و هرثانیه دل را حراجِ هر شیرین زبانی نکرد ...
-
روزی که بفهمی چقدر برای همه چیز دیر شده است ...شد ۲۰ روز
1393/05/13 23:40
آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند، آرام.. بی صدا.. و تدریجی همان آدمهایی که هر از گاهی پیغام کوچکی برایت میفرستند، بی هیچ انتظار جوابی، فقط برایِ آنکه بگویند هنوز هستند؛ برای آنکه بگویند هنوز هستی و هنوز برای آنها مهم ترینی.. همان آدمهایی که آنقدر در ندیدن شان غرق شدهای که نابود شدن لحظههایشان را و لحظه لحظه...
-
{ ڪہ نـبـایـכ }
1393/05/13 23:37
تاثـیـرگُـذارتـریـטּ قـانـوטּ زنـدگـے مـטּ ، قـانـوטּ { ڪہ نـبـایـכ } بـوכ ! عـاشـقِـ ڪسـے شـכمـ ؛ ڪـہ نبـایـכ ! כستـاטּ یـخ زכه امـ ، دستـاטּ تـبـכار اویـے را طـلبـ ڪـرכ ؛ ڪـہ نـبـایـכ ! כلـمـ بـودטּ آنـے را خـواستـ ؛ ڪـہ نـبـایـכ ! اشڪـ هـایـمـ بـہ یـاכ ِ ڪسـے سـرازیـر شـכنـכ ؛ ڪـہ نـبـایـכ ! میـدانـمـ . . . ایـراכ...