-
خماری "تو"
1391/01/11 17:32
مخدر نگاهت که در چای عشق حل شد معتاد تو شدم ... حالاکه گاه و بی گاه خشخاش می چیند دلم دیگر تزریق خیالت هم تسکین نمی دهد درد نبودنت را آخر مرا می کشد این خماری " تو "
-
خدا بخیر کند ...
1391/01/11 17:17
دلم در بهشت دستان تو من در جهنم دوری تو و این عشق در برزخ انتظار تو خدا بخیر کند آخرت را
-
روزهای بی تو بودن ...
1391/01/11 16:56
این روزهایم تو ندارد که من هر روز آخر دنیا را می بینم و هر چه روز می رود شب می آید شب هم که برود دوباره روز از نو ... امـــــا نه تو می آیی نه خیالت می رود و من مانده ام با یک دنیا بی تو بودن
-
بوی عاشقی ...
1391/01/11 16:53
عطر نفسهایت را هنوز می شود از آغوشم شنید ... این روزها که از کنارم می گذرند می گویند هی فلانی بوی عاشقی می دهی
-
زمستان ...
1391/01/11 16:51
تنهایی کولاک کرده بهمن دلتنگی می ریزد عاشقانه هایم لیز شده اند ... اگر آمدی نرم و آهسته بیا آغوشم زمستان است
-
نام ِ تو
1391/01/11 16:32
در صدا کردن ِ نام ِ تو یک «کجایی؟!» پنهان است یک «کاش میبودی» یک «کاش باشی» یک «کاش نمیرفتی» من نام ِ تو را حذف به قرینهی ِ این همه دلتنگی و پرسش صدا میزنم {علیرضا روشن}
-
دریا زده ایم...
1391/01/11 16:23
در خور مستی ما رطل و خم و ساغر نیست ما از آن باده کشانیم که دریا زده ای م ...
-
یعنی...
1391/01/11 16:19
-
لازمه
1391/01/11 15:18
لازمه عاشقی ست رفتن و دیدن ز دور ورنه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست
-
قمار عشق
1391/01/11 15:13
دین و دل به یک دیدن باختیم و خرسندیم در قمار عشق ای دل کی بود پشیمان ی ؟
-
تو یعنی...
1391/01/11 13:48
تو یعنی مهربان با قاصدکها تو یعنی رقص خوب شاپرکها تو یعنی یک بغل عطر اقاقی تو یعنی مستی و محراب و ساقی تو یعنی هدیه ای از بهترین یار تو یعنی بوسه ای با تن تبدار تو یعنی گم شدن پیدا شدن باز تو یعنی رفتن و شیدا شدن باز تو یعنی عشق و مستی شور هستی تو یعنی قبله گاه و بت پرستی تو یعنی هر نفس هر جا که بودن به یاد عشق تو...
-
پی بهانه مباش!
1391/01/11 13:46
هرگز برای عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند.
-
چشمانت
1391/01/11 00:22
کشتی راه گم کردۀ دلم میان هیاهوی طوفان زندگی پی فانوسی ست. جز یادآورِ برق چشمانت نوری نیست که راهگشایم شود.
-
عشق و یادت.
1391/01/11 00:21
چون شاخه های گسترده درخت دستانش را گشوده ،دلم ، آغوشی امن به استقبالِ هر پرندۀ پیغام آوری از عشق و یادت. و با زمزمۀ ذکر نامت به تکرار فرامیخواندت.
-
کدام سو رخ بنمایم!
1391/01/10 23:59
-
بی ستونِ دل
1391/01/10 22:47
دلم بی ستون ست عشق، که تیشه میزند؛ تو را حک میکند بر دیواره هاش! قند، آب میشود در دلم از دیدنِ نام و نقشت؛ آنی؛ شیرین دلم عاشقِ فرهاد تیشه در دستِ دلت میشود! امروز دلم را می کنی... مباد روزی دل از من برکنی!
-
هفت
1391/01/10 22:41
از دنیای هفت رنگ آدمیان روزگار هفت خطی ها از آنانکه پشتِ نقابِ هفت قلم آرایش پنهان شده اند از هفت روز هفته ای که تکرارِ مکرراتند چگونه میشود نجات یافت؟ چه وقت هفت مقدس اینگونه منحوس شد؟
-
سرنوشت
1391/01/10 21:09
از آن روزهای دور زمانی که من، من نبودم هنوز بر پیشانی نوشتم ثبت شد با تو بودنم وقتی که بالهای فرشته ای ات را گذاشتی با هم بودنمان را زمینی کردی!
-
مرهم
1391/01/10 21:08
گلِ سرخِ عشقت پر از خارهای دوری است که بالهای پروانه ای ام را میخراشد اما عطر و طراوتش مرهم زخم هایم میشود.
-
بی پایان...
1391/01/10 20:47
باران باشد و تو باشی و خیابانهای خیس و قصه عشقی بی پایان... با نوری که در دل می تابد شیدایی رنگین کمان میبندد در آسمان آرزو.
-
حریم
1391/01/10 20:44
تمام تنهایی ام را قدم زدم به امید دیدن آغوش گشوده ات در غروبی نه غم انگیز که این بار دل انگیز در حریم گرم منزلگه یار.
-
تو که نیستی...
1391/01/10 20:35
فکرهایم را روی هم میگذارم خیال هایم را به هم می بافم کلمات را کنار هم میچینم جملاتم را سرِ هم میکنم .... نه! تو که نیستی نوشته هایم شعر نمیشود.
-
شبِ آخر
1391/01/10 20:31
دستم را بگیر چشمانت را ببند از آغوش پنجره خیال پرواز میکنیم به شهر رویا و قصه به روزهای بی غصه به گذشته برمیگردیم تا به آینده برسیم قرارمان: شبِ آخر دیدار... ساعت صفر عاشقی... از اینجا به بعد را دوباره میسازیم از غربت میگذریم تا به قربت برسیم.
-
عاشقانه
1391/01/10 17:46
از تو عاشقانه گفتنم را مُهر پایانی به لب نمیزنم شهرزاد هم با هزار و یک شبش نمی رسد به گردم.
-
میدانستی
1391/01/10 17:39
روزها ی بی تو بودن ؛بلند سایه ها دلتنگی ؛بلند فریادهای تنهایی ؛ بلند تو که میدانستی من از بلندی میترسم!
-
ای همیشه ماندگار.
1391/01/10 17:26
قلعه ای با حصارهای بلند، برج و بارویی پر از نگهبان، دروازه هایی با نیزه داران مراقب؛ رمز عبور... تنها ورود یکی مستثنی ست از این قوانین! خوش آمدی به قلبم "تو" ای همیشه ماندگار.
-
بدهکار
1391/01/10 17:22
جا ندارد دیگر! چوب خطت؛ پر شده است... تمام لحظه های نبودنت را به من بدهکاری.
-
پاداش
1391/01/10 17:18
هفت بار...نه که هفتاد بار صفا و مروه را طی میکنم اگر که پاداشم جرعه ای لبخند تو باشد.
-
فرشته
1391/01/10 17:14
به گمانم فرشتۀ نگهبانم، بیش از من، مراقبِ توست که نمیگذارد از کنج امن دلم پا بیرون نهی.
-
میروم ببینم
1391/01/10 16:55
میروم ببینم نمایش عشق دریا و عشوه ساحل را چه شبیه است ماجرای این کشش و کوشش به همه عاشقانه ها آشناست داستانِ دریا؛ که بی تاب میدود اما دل ساحل دستش را نمیگیرد.