مرا نفهمیدی

جوانی‌ام
گوشه‌ی آغوش تو بود
لحظه‌ای صبر اگر می‌کردی
پیدایش می‌کردم


آغوشت را باز کردی
برای رفتن‌ام
شاید حق با تو بود
من دیر شده بودم

...

دیر یا زود
مانند یک دسته‌ی گل
باید که حسرتم را در بغل بگیرم و بروم
به خواستگاری‌
که
آغوشش را باز خواهد کرد
و همه چیزم را خواهد گرفت


و من همه چیزم را به او خواهم بخشید
بی هیچ حسرتی
مگر این حسرت ابدی
که دهانم را می‌گیرد


دیگر چگونه بگویم دوستت دارم را

نظرات 5 + ارسال نظر
.omid 1391/03/19 ساعت 01:21 http://omid-am.blogfa.com

مترسک ناز می کند
کلاغ ها فریاد می زنند
و من سکوت می کنم....
این مزرعه ی زندگی من است
خشک و بی نشان

.omid 1391/03/19 ساعت 11:46 http://omid-am.blogfa.com

دلتنگـــی یعنـــی: روبـــروی دریـــا ایستـــاده بـــاشـــی و خـــاطره ی یک خیـــابان خفـــه ات کنـــد !....

وقتی که نیستی پرنده خیالم به سرش میزند


خود را حلق اویز کند از دار دلتنگی ات


به دادش نمیرسی؟!

.omid 1391/03/19 ساعت 11:57 http://omid-am.blogfa.com

سلام خوبی؟
بازم جواب نمیدی ؟
بیا به وبم ؟
نمیایی؟
جواب کامنتامو بده ؟
نمیدی؟
نمیخوای بیام به وبت ؟
بازم جواب نمیدی ؟ میخوای برم ؟ دیگه نیام ؟
شایدم هیچ یک از اینا نیست نمیتونی به هر حال من به یادتم و تنهات نمیذارم
شما هر جور راحتی ؟

وقتی که نیستی پرنده خیالم به سرش میزند


خود را حلق اویز کند از دار دلتنگی ات


به دادش نمیرسی؟!

.omid 1391/03/20 ساعت 00:40 http://omid-am.blogfa.com

تو ای زیباتر از خورشید زیبایم ، توای والاترین مهمان دنیایم ، بدان آغوش من باز است،
شروع کن! یک قدم با تو، تمام گامهای مانده اش با من..

مهاجر 1391/03/26 ساعت 02:21 http://neshtar.blogsky.com

خداییش این هم زیبا بود.تر و تازه بود.مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد