ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
برای چشمهایت ! برای من ... برای دردهایم ! برای ما ... برای این همه تنهایی ... ای کاش خــــــــــــدا کاری بکند !!
برای تو ...
قول داده ام
فقط کمی
تو را کم اورده ام
یادت هست؟ میگفتم در سرودن تو ناتوانم؟
واژه کم می اورم برای گفتن دوستت دارمها؟
حالا تـــمــــــــام واژه ها در گلویم صف کشیده اند
با این همه واژه چه کنم؟
تکلیف اینهمه حرف نگفته چه می شود؟
باید حرفهایم را مچاله کنم و بر گرده باد بیاندازم
باید خوب باشم
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
فقط کمی
بی حوصله ام
آسمان روی سرم سنگینی میکند
روزهایم کش امده
هر چه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم
باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم
روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمی بارند
چون
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
تمام خنده هایم را نذر کرده ام که گریه ام نگیرد
اما شبها..
وای از شبها که دلم هوایت میکند ..
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
فقط نمیدانم چرا هی آه میکشم
آه ... آه
و بازم آه
خسته شدم از این همه آه
شبها تمام آه ها در سینه منند
آن قدر سوزناک هستند که…
می توانم با این همه آه دنیا را خاکستر کنم..
اما حیف که قول داده ام ..
فقط سعی میکنم آروم باشم ..فقط سعی ..
کار مشکلیست ..
وقتی کسی نمیداند با او بودی و حالا هم نباید
کسی بداند ...فقط تو میدانی و او
و چندی که کاری از دستشان ساخته نیس ..جز .......
من خوبم ....من آرومم...
آنقدر این جمله را ...
با خودم تکرار میکنم تا به حقیقت بپیوندد ..
من خوبم ..من آرومم ..
MAN KHOBAM,AROMAMM
AMA TO BAWAR NAKON
حیف که قول داده ام فقط کمی بی حوصله ام و تو را کم آورده ام کار مشکلیست که بگویم من خوبم آرومم اما تو باور......
سلام روز پدر بر پدرانی که هستند و پدرانی که وجود معنوی شون هست مبارک
شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود
در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود
درعالم خیال به چشم آمدم پدر کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
موی سیاه او شده بود اندکی سپید گویی سپیده از افق شب دمیده بود
یاد آمدم که در دل شبها هزار بار دست نوازشم به سر و رو کشیده بود
از خود برون شدم به تماشای روی او کی لذت وصال بدین حد رسیده بود
چون محو شد خیال پدر از نظر مرا اشکی به روی گونه زردم چکیده بود
[گل]
روز پدر مبارک