دلم خون است !

شبیه قطره بارانی که آهن را نمی فهمد. . .


دلم فرق رفیق و فرق دشمن را نمی فهمد. . .


نگاهی شیشه ای دارم به سنگ مردمک هایت


الفبای دلت معنای ( نشکن ) را نمی فهمد. . .


هزاران بار دیگر هم بگویی دوستت دارم


کسی معنای این حرف مبهم را نمی فهمد. . .

من ابراهیم عشقم ...مردم اسماعیل دلهایشان


محبت مانده شمشیری که گردن را نمی فهمد. . .


چراغ چشمهایت را برایم پست کن دیگر


نگاهم فرق شب با روز روشن را نمی فهمد. . .


دلم خون است تا حدی که وقتی از تو می گویم


فقط یک روح سرشارم که این تن را نمی فهمد. . .


برای خویش دنیایی شبیه آرزو دارم


کسی من را نمی فهمد. . . کسی من را نمی فهمد. . .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد