برائت نامه!!

از دور آمدی تو که شیدا کنی مرا
تنها به این دلیل که رسوا کنی مرا
در چشمهای خیس من جا خوش کنی و بعد
با لحن ِ حق به جانبی حاشا کنی مرا
از برکه ها کشیدی ام بیرون که بعد از آن
در تُنگ های تَنگ تماشا کنی مرا؟!
دیگر از این شکنجه ی کشدار خسته ام
از اینکه هی حواله ی فردا کنی مرا
آتش بزن به هستی ام حالا که مجرمم
شاید که از گناه مبرا کنی مرا

بسپار دست رود مرا بعد ِ سوختن

تا همدم همیشه ی دریا کنی مرا

نظرات 2 + ارسال نظر

سلام

salam,sal no mpbarak

[ بدون نام ] 1391/01/09 ساعت 02:29

zaboonam ghasere az goftan pas sokoot mikonam

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد