زن که باشی...

دست خودت نیست،زن که باشی...
گاهی دوست داری تکیه بدهی...
پناه ببری...
ضعیف باشی...
دست خودت نیست!
زن که باشی...
گهگاه حریصانه بو میکنی دستهایت را
شاید عطر تلخ و گس مردانه اش لا به لای انگشتانت باقی مانده باشد...
دست خودت نیست!
زن که باشی گاهی رهایش می کنی...
و پشت سرش آب می ریزی و قناعت می کنی به رویای حضورش
به این امید که او خوشبخت باشد
دست خودت نیست،
زن که باشی...همه ی دیوانگی های عالم را بلدی...!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد