دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

دلم از مهر تو آکنده هنوز !


گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفت
سالها هست که از دیده‌ء من رفتی ، لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز !
دفتر عمر مرا، دست ایام ورقها زده است
زیر بار غم عشق قامتم خم شد و پشتم بشکست
در خیالم اما، همچنان روز نخست، تویی آن قامت بالنده هنوز
در قمار غم عشق، دل من بردی و با دست تهی، منم آن عاشق بازنده هنوز
آتش عشق، پس از مرگ نگردد خاموش
گر که گورم بشکافند عیان می‌بینند
زیر خاکستر جسمم باقیست آتشی سرکش و سوزنده هنوز!

حمید مصدق

نازنین



می دانم
عمری ست کنار هم و
هرگز به هم نمی رسیم،
درست مثل ریل هایی
که رویاهای ما را به سرمنزل ممکن رسانده اند.

نازنین
هرگز نخواه که روزی به هم برسیم
همچون واگن های بی قرار هر قطاری 
واژگون خواهیم شد
آن وقت همه می فهمند
ما حامل چند گفت و گوی عاشقانه
چند نامه ی ناخوانده وُ
چند بوسه ی بی ریا بوده ایم.

"شیرکو بی کس"

!! خیلی خستم رفیق


ﻣﯽ ﺩﻭﻧﯽ ﺭﻓﯿﻖ ؟ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺩﯾﺪﯼ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﺳﮓ ﻣﯿﺮﻩ ﺯﯾــﺮ ﻣﺎﺷﯿــﻦ ﻭ ﺯﺧﻤﯽ ﻣﯿﺸﻪ ؟ ! ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺧﻮﺩﺵ ُ ﻣﯽ ﮐﺸﻮﻧﻪ اون ور جاده... 
انتظار نداره کسی کمکش کنه و زخم هاشو ببنده... انتظار نداره کسی یه
کاسه آب بذاره جلوش... فقط میخواد بره یه جایی کز کنه وبا درد خودش بسازه... بره یه جایی که حداقل کسی بهش سنگ نزنه!!! 
می دونی رفیق؟!... دارم خودمُ می رسونم اون ور جاده... 
نمیخوام بغلم کنی... نمیخوام حالمُ بپرسی... یا زخم هامُ ببندی... 
فقط اون سنگی که تو مشتت قایم کردیُ یا بنداز زمین یا همین الان بزن
و بعدش برو!!! خیلی خستم رفیق...خیلی 

وقتی کسی مُرده ای زیرخاک ندارد, با آن خاک تعلق ندارد.


اورسولا گفت:ما از اینجا نمیرویم، همینجا می مانیم، چون در اینجا صاحب فرزند شده ایم.

خوزه گفت:اما هنوز مُرده ای در اینجا نداریم، وقتی کسی مُرده ای زیرخاک ندارد, با آن خاک تعلق ندارد.

اورسولا با لحنی آرام و مصمم گفت ...

اگر قرار باشد من بمیرم تا بقیه در اینجا بمانند،خواهم مُرد.
Foto: ‎اورسولا گفت:ما از اینجا نمیرویم، همینجا می مانیم، چون در اینجا صاحب فرزند شده ایم.

خوزه گفت:اما هنوز مُرده ای در اینجا نداریم، وقتی کسی مُرده ای زیرخاک ندارد, با آن خاک تعلق ندارد.

اورسولا با لحنی آرام و مصمم گفت ...

اگر قرار باشد من بمیرم تا بقیه در اینجا بمانند،خواهم مُرد.

صد سال تنهایی‎

تنهایی


تنهایی
تو را از من دور می کند
مرا از دیگران
دیگران را از من
مرا از تو...
و همه ی مان در این چرخه
یا پیامبر می شویم؛ یا دیوانه!

( رضا کاظمی )
Foto: ‎تنهایی
تو را از من دور می کند
مرا از دیگران
دیگران را از من
مرا از تو...
و همه ی مان در این چرخه
یا پیامبر می شویم؛ یا دیوانه!

( رضا کاظمی )‎