دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

دردها


دردها هرگز از خاطر انسان پاک نمی شوند.. بلکه به مرور زمان، وقتی دلت از جوش افتاد و روحت، آرام آرام، به زخم ها عادت کرد..، مرموز و بی صدا.. درونت ته نشین می شوند... می شوند بخشی از وجودت، دردها می شوند "نام دیگر تو"
آن وقت دنبال کسی می گردی که اشتباهی نباشد ... ولی باز هم اشتباه می کنی و باز هم اشتباه می کنی و باز هم اشتباه می کنی و باز هم ...
روزی کسی درد زندگی من بود. حالا مدتی است، مرموز و بی صدا، جایی درونم ته نشین شده است. رسوب کرده .. آرام..آرام.. و دلم سخت شده.. سنگ شده... و دیگر به هول و تکانِ هیچ خاطره ای، به دیروز باز نمی گردد.
قلبی که اشتباه می کند باید تاوانش را بپردازد. باید تا ابد سنگ بماند و قلبی که سنگ شد، به آغازش برنمی گردد مگر این که دلی را بشکند.
مرا ببخش قلب کوچکم ... اما چاره ای نیست... سرنوشت است دیگر، سنگ شدن هم کابوسیست که در تمام داستان ها اتفاق می افتد.
شاید تو هم روزی به ابتدای داستان باز گشتی، درست همان جایی که یک اشتباه دیگر، انتظارت را می کشد.
Foto: ‎دردها هرگز از خاطر انسان پاک نمی شوند.. بلکه به مرور زمان، وقتی دلت از جوش افتاد و روحت، آرام آرام، به زخم ها عادت کرد..، مرموز و بی صدا.. درونت ته نشین می شوند... می شوند بخشی از وجودت، دردها می شوند
نظرات 1 + ارسال نظر
احمد-ا 1393/05/17 ساعت 08:26

اینجا دنیای خوب تریست برای ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد