دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

نیستی که نمیرم


نیستی که بریزمت روی عمیق‌ترین زخمم
نیستی که نمیرم
نیستی ...
از این‌همه زخم‌های خالی، نه
از این‌همه که نیستی
مُردم

Foto: ‎به تو

نخواهم گفت؛ نرو

اگر سردت شده

بارانی ام را بردار

این ساعت ها

بهترین لحظه های روز اند

کنارم بمان

به تو

نخواهم گفت؛ نرو

اما باز

انتخاب با توست

اگر دروغ می خواهی

از من نخواهی شنید

من دلت را با دروغ

نمی آزارم


به تو

نخواهم گفت؛ نرو

اما نرو، لاوینا

نام ات را پنهان خواهم کرد

حتی تو هم نخواهی فهمید


ازدمیر آصاف‎
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد