دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

به خوابم بیا...


نمی دانم

ما از هم دور بودیم

یا زمانه از ما...

فاصله ی من از تو

دورتر از سوسوی چراغ یک آبادی بود

و دلتنگی

بزرگتر از تمام هیاهوهای کودکی...

هنوز وقت داریم

به خوابم بیا...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد