دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

می دانم که نمیایی


امروز بی قرارتر از هر روز
فقط آهی بود
که مسیر سینه ام را طی مبکرد

اینجا من هر روز
امتحان پس میدهم

سوالاتی که
جواب همه اش را میدانم

می دانم که نمیایی

می دانم که دوریت 
چگونه هر روز من را چند سال پیرتر میکند

درد وقتی است که بدانی امیدی نیست
اما باز هم قانع نشوی

و من به امید چشمانت 
پلک نمیزنم
به هیچ کس نگاه نمی کنم

و فقط از همه ی تو خیالت را
به قلبم فشار دهم
Foto: ‎امروز بی قرارتر از هر روز
فقط آهی بود
که مسیر سینه ام را طی مبکرد

اینجا من هر روز
امتحان پس میدهم

سوالاتی که
جواب همه اش را میدانم

می دانم که نمیایی

می دانم که دوریت 
چگونه هر روز من را چند سال پیرتر میکند

درد وقتی است که بدانی امیدی نیست
اما باز هم قانع نشوی

و من به امید چشمانت 
پلک نمیزنم
به هیچ کس نگاه نمی کنم

و فقط از همه ی تو خیالت را
به قلبم فشار دهم
نظرات 1 + ارسال نظر

6554وبتون حرف نداره انصافا خیلی عالیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد