دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

آدمها

آدمها یک روزی تصمیم به ترک میگیرند . . . !!خیلی اتفاقی و یهو پیش می آید . . .

مثلن بادی پنجره را میلرزاند یا چای روی کتابی میریزد و یا حتی به صورت اتفاقی دنیا برایشان تمام میشود . . . آنوقت هر چیزی دم دستشان باشد ترک میکنند . . . کسی که با آن رابطه ی تختخوابی دارند . . . شغلی که روزی هشت ساعت؛ یک ساعت در میان میکشدشان . . . سیگاری که دلشان را میزند . . . آدمها هر چیزی را ممکن است ترک کنند،حتی خانه‌شان، خودشان . . . هیچ چیزی بعید نیست . . . !!!!
آدمها یک هدفون به گوش بعد از ترک کردن میزند به سرشان، تووی هر خیابانی آوار میشوند ، تووی جیبشان، هر چیزی سنگینی کند را می اندازند تووی جوب . . . دیگران را نمیبینند . . . سوت میزنند . . . !!!از "آدما" نوشتن، غم انگیز ترین کار دنیاس . . .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد