دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

خانوم گل آی خانوم گل


بهار وقتی بهاره که بوی تو رو داره
وگرنه مثل هر سال خزون انتظاره
دلم امیدواره اگرچه گله داره
که برگردی دوباره روزارو میشماره
میدونم که تو امروز پشیمون تری از من
بیا که دیر فردا واسه به هم رسیدن
خانوم گل آی خانوم گل برام سخته تحمل
قدمات روی چشمام بیا به این ور پل
....


اینم آهنگی که همیشه  همراهمون بود

وای چقدر درد داره خوندنش،دیدنش

نظرات 1 + ارسال نظر
رضا 1393/04/27 ساعت 02:08

چقدر جالبه من امروز امدم تو بلاگ اسکای این پست رو دیدم اما وارد وبلاگت نشدم.
الان تو مرورگرم تصادقی همین وبلاگ رو که نمیدونم کی سیو کردم تو بوکمارک هامو باز کردم یادم نمیاد قبلا امده باشم اینجا
راجب پست‌ها فقط میتونم بگم درکت میکنم ناراحت نباش مهربون تو خدا رو داری
این شب‌ها خیلی عزیزه از خدا برات آرامش میخوام

mamnon reza
felan in 4 rouze kharam gerye ast
hamin khoday mehrabon ke migi bordesh
dige az dastam raft

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد