دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

من تمام ِ آن ها هستم...

همان چوب ِ کوچک ِ دارچینی
که لحظه ی آخر
درون ِ چای می اندازی...
همان شماره ی ناشناسی
که لحظه ی آخر
به زنگش پاسخ می دهی...
همان عکسی که در لپ تاپت
پنهان می کنی ولی دور نمی ریزی...
پیراهنی که دکمه اش را ندوخته ای اما
نمی توانی از پوشیدنش منصرف بشوی...
من تمام ِ آن ها هستم...
نخواستنی هایی
که ناگهان
نمی توانی از دوست داشتنشان
صرف نظر کنی!

نظرات 1 + ارسال نظر
احمد-ا 1392/12/22 ساعت 08:21

همان ناگهانی که
همیشه
زود دیر میشود !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد