دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است


نظرات 2 + ارسال نظر
احمد-ا 1392/08/29 ساعت 19:48

سلام
ممنون که سر زدی و
ممنون تر که مرا قابل دانستی
اما بعد :
از آدم بگذر که نیستش یکی بود قدر خود نشاخت و به
انسان فرود اومد
و
انسان که به خوی انس گیرنده بودش هم
نجیب هست
هم وفادار
هم حقه باز
هم شجاع
و
هم شهوت ران است
هم ترسو
هم نفهم
هم نخوار
ی کمی هم عاشق و
همین عشق او را
به تنهایی تو حفظ میکند و . . .

احمد-ا 1392/08/29 ساعت 19:54

و چقدر قشنگ و دلنشین نوشت :

" باورت بشود یا نه، روزی می‌رسد که دلت برای هیچ کس به اندازه من، تنگ نخواهد شد. برای نگاه کردنم، خندیدنم و حتــی اذیت کردنم! برای تمامِ لحظاتى که در کنارم داشتی، روزی خواهد رسید که در حسرتِ تکرار دوباره من خواهی بود. می‌دانم روزی که نباشم هیچـــکس، تکرارِ من نخواهد شد...! "

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد