دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

بیتاب ِنوازش ِ


به هیچ صراطی مستقیم نیست.... دلی که.... بیتاب ِنوازش ِ سر انگشتان ِ تو باشد....!

نظرات 1 + ارسال نظر

بیا عزیز دلم! ، خانه خانه ی من و توست
تبسمی که زمانه ، زمانه ی من و توست
بیا که سر بگذاریم روی شانه ی هم
که شانه ی من و تو ، آشیانه ی من و توست
بیا که مثل پرستو ز شهر دور شویم
که کوچ ، آرزوی جاودانه ی من و توست
دلم برای تو تنگه ، چه قدر میخوامت
زبان حال دل عامیانه ی من و توست
ولی نه ، تا که دلت با من و دلم با توست
طناب عشق تو و من ، میانه ی من و توست
مثال آشتی و قهر ساحل و موج است
تمام دغدغه هامان بهانه ی من و توست
بیا به یاری هم ، قافیه ، ردیف کنیم
که زندگی غزل عاشقانه ی من و توست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد