دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

دل من


درچشمانم تنــهـــــــا یی ام را پنهان می کنم , در دلم ، دلتنــــــگی ام را
در سکوتم ، حرفهای نگفته ام را , در لبخندم ، غــــــصه هایم را
دل من چه خردسال است
ساده می نگرد , ساده می خندد , ساده می پوشد
دل من از تبار دیوارهای کاهگلی ست
ساده می افتد, ساده مــــی شکند...
ساده مـــــــی میرد دل من تنها ، تنها، سخت 
می گیرد...

نظرات 1 + ارسال نظر
.omid 1391/05/10 ساعت 23:02 http://chizi-nashode.blogfa.com/


اولین حسرت: کاش جرات‌اش رو داشتم اون جوری زندگی می‌کردم که می‌خواستم٬ نه

اون جوری که دیگران ازم توقع داشتن

حسرت دوم: کاش این قدر سخت کار نمی‌کردم

حسرت سوم: کاش شجاعت‌اش رو داشتم که احساسات‌ام رو به صدای بلند بگم

حسرت چهارم: کاش رابطه‌هام رو با دوستام حفظ می‌کردم*

*حسرت پنجم: کاش شادتر می‌بودم*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد