دستانم را حصاری می کنم برایت حصاری از عشق حصاری از بوسه تا آنجا که نتوانی جهان را بی عشق من ببینی...
دستانم را
حصاری می کنم برایت
حصاری از عشق
حصاری از بوسه
تا آنجا که نتوانی
جهان را
بی عشق من ببینی...
سلامدوست خوبمشعری زیبا بود پایدار مانی
مرسی که سر زدی منصور عزیز..اما من نمیتونم رو وبلاگت نظر میذارم،ببین مشکل کجاست،،به اون کد که میرسم ثبت نمیکنه
چقدر هی دل این م.ی.ت.ر.ا در آلمان تنگ می شود !!!!
مرسی که سر زدی
سلام
دوست خوبم
شعری زیبا بود پایدار مانی
مرسی که سر زدی منصور عزیز..اما من نمیتونم رو وبلاگت نظر میذارم،ببین مشکل کجاست،،به اون کد که میرسم ثبت نمیکنه
چقدر هی دل این م.ی.ت.ر.ا در آلمان تنگ می شود !!!!
مرسی که سر زدی