دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

ای تو

 ای تو
از کدام سوی حیات وزیدی اینچنین

که باله هایم
در مطلعی سبز
به تو پیوستند

ای انکه جز من نیستی
و در حاشیۀ دلتنگی ها
نا سازی امید را کوک می کنی

تو از کدام سوی حیات رسیدی اینچنین
که دیروز را از باغ خیالم چیدی
تا بغض و تاریکی  در به در شود
 
تا گلدان خالی از بهانه
در حریر بودنت _ لب تر کند

ای آنکه جز مهر, نیستی...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد