دلتنگی های میترا در آلمان
دلتنگی های میترا در آلمان

دلتنگی های میترا در آلمان

دلم گرفته است

فراموشی سخته

بخوام از تو بگذرم من با یادت چه کنم؟

تو رو از یاد ببرم با خاطراتت چه کنم؟

حتی از یاد ببرم  تو و خاطراتتو

بگو من با این دل خونه خرابم چه کنم؟

تو همونی که واسم  یه روزی زندگی بودی

توی رویاهای من عشق همیشگی بودی

آره سهم من فقط از عاشقی یه حسرته

بی کسی عالمی داره واسه ما یه عادته

چطور از یاد ببرم اون همه خاطراتمو

آخ با چه جرأتی به دل بگم نمون  برو

دل دیگه خسته شده به حرف من گوش نمیده

چشم به راه تو میمونه همیشه غرق امیده

نظرات 2 + ارسال نظر
فرشاد 1390/12/27 ساعت 22:12 http://f-r66.mihanblog.com/

شب که جوی نقره مهتاب

بیکران دشت را دریاچه می سازد

من شراع زورق اندیشه ام را می گشایم در مسیر باد

شب که آوایی نمی آید

از درون خامش نیزارهای آبگیر ژرف

من امید روشنم را همچو تیغ آفتابی می سرایم شاد

شب که می خواند کسی نومید

من ز راه دور دارم چشم

با لب سوزان خورشیدی که بام خانه همسایه را گرم می بوسد

شب که می ماسد غمی در باغ

من ز راه گوش می پایم

سرفه های مرگ را در ناله زنجیر دستانم که می پوسد

سلام خوشحالم که اومدی

فرشاد 1390/12/27 ساعت 22:15 http://f-r66.mihanblog.com/

آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست
حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست

دیگر دلم هوای سرودن نمی کند
تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست

سربسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن گریه های عقده گشا در گلو شکست

ای داد، کس به داغ دل باغ، دل نداد
ای وای، های های عزا در گلو شکست

آن روزها ی خوب که دیدیم، خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست

«بادا» مباد گشت و «مبادا» ‌به باد رفت
«آیا» ز یاد رفت و «چرا» در گلو شکست

فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست

تا آمدم که با تو خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا... در گلو شکست

manm khosh halam ke bargashti,az tah tah delam ino goftam,jat khayli khali boddddddddddddd

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد